حزب الله

الا ان حزب الله هم الغالبون

حزب الله

الا ان حزب الله هم الغالبون

قرارگاه عمار عضو جبهه پایداری نیست

حجت الاسلام و المسلمین طائب:
قرارگاه عمار عضو جبهه پایداری نیست
جریان اصلاحات و جریان انحرافی در بخش غیرخودی آبشخور یکسانی دارند. غیرخودی یعنی کسی که از دشمن خط می‌گیرد، بنابراین او دشمن اصلی است، چون در جریان انحرافی هم مثل جریان اصلاحات دو بخش داریم، یکی منحرف بازی خورده و دیگری منحرف. منحرف یعنی کسی که اساساً برای انحراف آمده. بازی خورده یعنی کسی که منحرفش کرده‌اند و باید او را بیاورید داخل جاده. جریان انحرافی هم مثل جریان اصلاحات، یک خودی دارد و یک غیرخودی. آبشخور غیرخودی‌های هر دو جریان یکی است و در یک روزی هم علی‌الاجبار و به اقتضای زمینه کار، یگانه بودنشان را نشان خواهند داد تا بیایند و متحد شوند و وارد میدان شوند.
 حجت الاسلام و المسلمین مهدی طائب از جمله مدرسین حوزه است که در عرصه سیاست هم شناخته شده است. علاوه بر تدریس در قم، سخنرانی در اقصی نقاط کشور با هدف جریان شناسی در موضوعات مختلف روز از جمله فعالیت های وی است. نام او در سال های قبل به عنوان عضو موسس و شورای مرکزی جمعیت رهپویان انقلاب و اخیرا نیز به عنوان رییس قرارگاه عمار - که البته دومی بر خلاف نامش نهادی نظامی نیست – مطرح شد. اما او بر خلاف دیگر فعالان سیاسی نگاه دیگری به این عضویت ها دارد.

به گزارش شفاف، ابعاد مختلف انتخابات مجلس نهم، ترکیب حاضران در عرصه این انتخابات و وحدت اصولگرایان از مهمترین بخش های گفت و گو با مهدی طائب با هفته نامه شما است.

گزیده ای از این گفتگو به شرح زیر است:


*در کشور ما برخلاف تقریباً تمام کشورهای دیگر، انتخابات خیلی به نظام و مردم گره خورده، یعنی در اینجا انتخابات، واقعی و صددرصدی است. در انتخابات اینجا ممکن است احزاب در به میدان آوردن مردم نقش داشته باشند، ولی در اصل انتخابات نقش ندارند. در انتخابات اینجا ممکن است اقدامات مسئولین در به میدان آوردن مردم، مؤثر باشد، ولی مسئولین در اصل انتخابات دخالتی ندارند. در اینجا انتخابات صددرصد مردمی است. مردم رأی‌ خودشان را مستقیماً در صندوق می‌اندازند و شمارش می‌شود.در ایران انتخابات صددرصد مردمی است. وقتی که مردمی باشد، یعنی این نظام توسط مردم حفظ می‌شود و ممکن است توسط مردم هم از بین برود، یعنی اگر مردم از این‌ نظام روی گردان بشوند، دیگر این نظام باقی نمی‌ماند.

*دشمن هنگامی اقدام می‌کند که جرئت داشته باشد. می‌گویند فلانی جرئت اقدام ندارد، یعنی ترسیده است. بنابراین در اینجا می‌توانیم اصلی را به دست بیاوریم. هرگاه ما در برابر دشمن آماده و هوشیار باشیم، او اقدام نمی‌کند، هرگاه غافل باشیم، او اقدام می‌کند.

*غیرخودی کسی است که با دشمن مرتبط است، گرچه گاهی بیاید و در پازل خودی‌ها بازی کند. ما باید این تعاریف را حفظ کنیم، بنابراین اگر می‌گوییم دشمن، داخلی‌ها کوچک‌تر از این حرف‌ها هستند که ما آنها را دشمن حساب کنیم. ما طیفی از استکبار جهانی را در برابر خود داریم.لکن در آن تعبیر خودی و غیرخودی بیاییم داخل. اولاً تعبیر اصلاح‌طلب‌ها غلط است. همیشه بگویید مدعیان اصلاحات، چون اصلاح‌طلب واقعی، مقام معظم رهبری است. انبیا مصلحین هستند، اولیای الهی مصلحین هستند.

*اگر در یک جایی مردم در مورد شناخت دشمن دچار ناکامی بشوند، تقصیرش به گردن کسانی است که متصدی معرفی دشمن بوده‌اند، یعنی سیستم‌های امنیتی و نظارتی. آنها که نمی‌خواهند به‌جای مردم تصمیم بگیرند، بلکه می‌خواهند به مردم آگاهی بدهند، یعنی سیستم امنیتی در ایران وظیفه‌اش این نیست که بیاید و به‌جای مردم رأی در صندوق بیندازد، بلکه وظیفه‌اش این است که بیاید و به مردم بگوید که این دشمن است و حق شرکت در انتخابات را ندارد، فلان‌جا جاسوسی کرده، فلان‌جا با آمریکایی‌ها ارتباط گرفته، در فرانسه با فلان آقای یهودی جلسه گذاشته، با دشمن ارتباط دارد.

* به اعتقاد من در این انتخابات اصول‌گرایان به بهترین نقطه وحدت و معرفی خیرخواهانه به مردم حضور پیدا خواهند کرد، گرچه طرف مقابل به‌گونه‌ای نیست که انتخابات، دوقطبی شود. گروه‌های دیگری هستند و می‌آیند و افرادی را معرفی می‌کنند و جریان انتخابات در این دوره، جریان واقعاً متنوعی خواهد بود. آن جریان اصول‌گرایی که مردم به معرفی‌های آنها اطمینان دارند، به اعتقاد من در این دوره در اوج همگرایی و همسویی با هم ان‌شاءالله وارد میدان می‌شود.
* جریان اصلاحات و جریان انحرافی در بخش غیرخودی آبشخور یکسانی دارند. غیرخودی یعنی کسی که از دشمن خط می‌گیرد، بنابراین او دشمن اصلی است، چون در جریان انحرافی هم مثل جریان اصلاحات دو بخش داریم، یکی منحرف بازی خورده و دیگری منحرف. منحرف یعنی کسی که اساساً برای انحراف آمده. بازی خورده یعنی کسی که منحرفش کرده‌اند و باید او را بیاورید داخل جاده. جریان انحرافی هم مثل جریان اصلاحات، یک خودی دارد و یک غیرخودی. آبشخور غیرخودی‌های هر دو جریان یکی است و در یک روزی هم علی‌الاجبار و به اقتضای زمینه کار، یگانه بودنشان را نشان خواهند داد تا بیایند و متحد شوند و وارد میدان شوند.

* من نمی‌خواهم بگویم تمام کسانی که تحت عنوان اصول‌گرا به میدان می‌آیند، اصول‌گرای واقعی هستند. خیر، من دارم روی مفهوم صحبت می‌کنم، چون اصول‌گرا کسی است که به اصول پایبند است. فلسفه، منطق و حکمت در اصول است. در انحراف که فلسفه و حکمت و منطقی وجود ندارد. انحراف و ادعای اصلاحات یعنی دروغ. اصلاحات حق است، اصلاحات یعنی اصول‌گرایی، یعنی عمل به قرآن، اما ادعای اصلاحات یعنی چه؟ یعنی پوششی از کلمه اصلاحات و زیر این پوشش هرچه تخریب است انجام بدهید. تخریب که اصول و فلسفه و حکمت ندارد.
*اگر با توجه به سه اصلی که اصول‌گرایانی که 1) مورد قبول مجامع علمی و الهی ما هستند و 2) در جریان امور، بصیرت‌های لازم را از خود نشان داده‌اند و 3) ارتباطشان با اقشار مختلف مردم، ثابت شده است، 7+8 بسته شود، آن اطمینان و طیب خاطر و علقه متن جامعه را می‌تواند به‌خوبی جذب کند و تلاش هم بر این است که به این سه وضعیت یعنی جنبه علمی و الهی، بصیر بودن و ارتباط با مردم تأمین شود. چون به هر تقدیر خود اصول‌گرایی هم که یک طیف واحد نیست و صفر تا صدی دارد. اصول‌گرایی از صفر شروع می‌شود و بالا می‌رود تا می‌رسد به صد که رهبر معظم انقلاب هستند. همه شاخص‌ها باید به سمت ایشان باشد. کسانی که شاخص آنها بیش از همه به رهبری نزدیک است و از نظر علمی و بصیرتی به ایشان نزدیک‌تر هستند، معتمدترین آدم‌ها هستند و ارتباط مردم با آنها هم از همه بیشتر است.

*مقام معظم رهبری و امام هم فرمودند شاخص و میزان، حال فعلی افراد است، یعنی توبه را هم باید قبول کنیم. تمام این آقایانی که اسم بردید و هر کس دیگری، اگر در مقطعی از کسی حمایت کرده‌اند، باید به آن مقطع مراجعه کنیم و ببینیم این آقا خودیِ بازی خورده بوده یا دشمن خودی‌نما. اگر خودی بازی خورده بوده، هر موقع که از بازی بیاید این طرف، می‌شود خودی، اما اگر دشمن بوده، هزاران بار هم که در میان خودی‌ها اقدامی کرده باشد، دشمن و غیرخودی است، پس میزان، حال فعلی است.

* برای اینکه کسی وارد 7+8 بشود یا نشود، میزان حال فعلی افراد است. باید ببینید در حال حاضر با شاخص‌هایی که مقام معظم رهبری گفته‌اند انطباق دارد یا نه؟ اگر انطباق دارد، راه بدهید، اگر ندارد بگویید برود بیرون. او هم اگر اصول‌گراست، بپذیرد. برای مثال راجع به فلان آقا بحث است که آیا ایشان در 7+8 بیاید یا نیاید؟ چرا؟ بحثشان این است که آقا جایگاه اجتماعی شما چقدر است؟ خب! بگو نمی‌آیم. اینکه من اصرار داشته باشم بیایم، اصول‌گرایی را خدشه‌دار می‌کند، چون حرف اول اصول‌گرایی این است که «ان تقوموا الله» باشد و انسان برای خدا کار کند.

*به عنوان کسی که در قرارگاه عمار یک اسمی برایش گذاشته‌اند، می‌دانم که قرارگاه عمار تا اینجا این تصمیم را گرفته که در خدمت همه اصول‌گرایان باشد، اما فعلاً نام هیچ تابلویی روی قرارگاه عمار نیاید. قرارگاه عمار همه اینها را اصول‌گرا می‌داند، اما جزو جبهه پایداری نیست و فراتر از آن هست. به عبارت دیگر فعلاً قرارگاه عمار باید مواضع را تبیین کند، نه تعیین مصداق. قرارگاه عمار الان بصیرت‌دهی در جهت مواضع و مفاهیم را به عهده دارد.جبهه پایداری به عنوان یک جبهه مطرح شد که متشکل از گروه‌های متعددی است و گفتند ما حزب نیستیم و اعلام شد که یکی از ارکان آن قرارگاه عمار است.

*اگر در رسانه‌ها اعلام کرده‌اند، اشتباه بوده است. خود جبهه پایداری چنین چیزی را نگفتند و نگفتند که قرارگاه عمار جزو ماست. اگر گفته شده، فردی گفته و ایشان هم شاید برداشتش این بوده که به هر تقدیر کسانی که در قرارگاه عمار هستند، حضرت آیت‌الله مصباح را قبول دارند، پس لاجرم جزو جبهه پایداری هستند.

*قرارگاه عمار به عنوان قرارگاه عمار اصلاً در جریان تأسیس این جبهه پایداری نبوده، هر چند ممکن است افرادی از این قرارگاه جزو آقایان باشند. آقایان هم برای ما قابل احترامند. ما به عنوان قرارگاه عمار جزو مؤتلفه نیستیم. جزو 7+8 هم نیستیم، یعنی شما بزرگ‌ترین و فراگیرترین را به عنوان 7+8 تشکیل داده‌اید، ولی قرارگاه عمار در آن نیست. چرا؟ چون قرارگاه عمار قرار نیست مصداقی وارد شود. ما آن روزی که قرارگاه عمار را ایجاد کردیم، به‌طور ضمنی بین دوستان شرطی گذاشتیم که هر کس در قرارگاه عمار هست کاندیدا نشود. هر وقت خواست کاندیدا شود، از قرارگاه خدحافظی کند و بعد برود که این شائبه پیش نیاید که این جریان قرار است قدرت را برای خودش یا فرد دیگری قبضه کند. قرارگاه عمار مجموعه کسانی است که وظیفه خود را دادن بصیرت به جامعه می‌داند. فعلاً هم وارد این عرصه‌ها نمی‌شود. نمی‌گویم که هرگز از بصیرت به مصداق وارد نمی‌شویم. هر جا احساس کنیم باید بصیرت‌دهی کنیم، می‌آییم، اما فعلاً تصمیم قرارگاه بر این است که مواضع و مفاهیم توضیح داده شوند، نه مصادیق.