حزب الله

الا ان حزب الله هم الغالبون

حزب الله

الا ان حزب الله هم الغالبون

رازهای یک قهرمان به روایت دیگر

صفحات زندگی کوتاه شهید حاج رضوان پر است از حماسه و عشق و ایثار. اگر چه کمتر کسی یاری دسترسی به همه آن را دارد.در «رازهای یک قهرمان » سعی کرده ایم روایت هایی صحیح و قریب به واقعیت را زا فرازهایی از زندگی پربرکت ایشان ارائه دهیم.


image



محمدمهدی رحیمی


21 تیر 1341
شهرصور، روستای طیردبا
در خانه حاج فائز اولین پسر خانواده پا به عرصه وجود می گذارد. 
پدر، به شغل کشاورزی اشتغال دارد، اما از آن جا که دخل و خرجشان به هم نمی خورد، مانند بسیاری دیگر از شیعیان جنوب لبنان مجبور می شوند به بیروت کوچ کنند. خانواده مغنیه ابتدا در محله رأس النبع از محله های فقیرنشین منطقه مسیحیهای شرق بیروت ساکن می شوند، اما پس از چند سال به اجبار به روستای خود بازمی گردند. در آن جا عماد 13 ساله برای کمک به خانواده به کار در باغ های دیگران مشغول می شود. او دستمزد اندک کارش را برای ساخت مسجد روستا اختصاص می دهد. آن ها چند سال بعد دوباره به سوی بیروت بار سفر می بندند و این بار محله شیعه نشین بئرالعبد ماوای آن ها می شود. در آن جا حاج فایز به شغل آزاد روی می آورد و مغازه ای برای خود دست و پا می کند. در همین سال ها عماد تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در مدارس دولتی بیروت پشت سر گذاشته و برای ادامه تحصیل در رشته مدیریت بازرگانی دانشگاه معتبر آمریکایی بیروت (AUB) ثبت نام می کند، اما بیش از یک سال سر کلاس درس دانشگاه حاضر نمی شود و به کلاس مقاومت و مبارزه با اشغالگری پای می گذارد.

تابستان 1359
پادگان آموزشی الدامور*
عماد 18 ساله، با پیوستن به جنبش مقاومت فلسطین(فتح)-
که آن روزها جدی ترین گروه در مبارزه بر ضد اسراییل بود- اولین دوره آموزش نظامی را در این پادگان پشت سر می گذارد. او در این دوره و دورههای بعدی آموزش، چنان خوش می درخشد که فرماندهان نظامی فتح را شگفت زده می کند و در نتیجه این شایستگیها خیلی زود به عضویت یگان نظامی 17 که مسئولیت خطیر حفاظت از مسئولین فتح را بر عهده دارد، در می آید. او در همان دوران در جلسات درس و سخنرانی علامه محمدحسین فضل ا...- سطوح مقدماتی دروس حوزوی را پشت سر می گذارد. جنبش فتح نمی تواند به تمام خواسته ها و ایدههای او پاسخ دهد؛ او کارهای بسیار بزرگی در سر دارد.
*15 کیلومتری جنوب بیروت

تیر 1361 
دره بقاع، شهر نبطیه
ارتش اسراییل به بهانه بیرون راندن مبارزان فلسطینی از لبنان، به 
این کشور حمله می کند و به راحتی تا بیروت پیش رفته و آن را به اشغال خود در می آورد. در همین اوضاع 1500 رزمنده ایرانی، سرخوش از آزادسازی خرمشهر به جنوب لبنان اعزام می شوند تا هسته اولیه تشکیلاتی را پایه گذاری کنند که در آینده منشاء خدمات بسیاری به لبنان شد؛ حزب ا... لبنان. در این اوضاع، عماد 20 ساله نیز همراه جمعی از دوستان هم سن وسالش که از جنبش فتح یا امل جدا شده، سازمان جهاد اسلامی لبنان را تشکیل می دهد که اولین اقدام آن ها کنترل شهر استراتژیک نبطیه در دره بقاع - جایی که اولین پادگان آموزش نظامی سپاه هم در آن جا کار خود را آغاز می کند - و در مثلث مرزی لبنان، سوریه و فلسطین اشغالی قراردارد. ابتکار عمل و دقت عماد در برنامه ریزی برای آزادسازی این شهر، باعث تعجب نیروهای مبارز و نیز حیرت اسراییلی‎ها می شود.


بیروت، مقر تفنگداران دریایی آمریکا (مارینز)
کامیون بمب گذاری شده سیاه رنگی به سرعت به فرودگاه 
بیروت نزدیک می شود و پیش از آن که فرصت کوچکترین تحرک و عکس العملی برای نگهبانان فراهم شود، خود را به ساختمان مارینز که کنار فرودگاه قرار دارد می کوبد و بعد هم انفجار بی سابقه ای رخ می دهد که در جریان آن بیش از 200 تفنگدار اشغالگر آمریکایی کشته می شوند. همزمان با این انفجار، قرارگاه چتربازان فرانسوی در بیروت هم منفجر می شود. فردی ناشناس از سوی سازمان تازه تأسیس جهاد اسلامی لبنان در تماسی با دفتر خبرگزاری فرانسه در بیروت، مسئولیت تمامی این انفجارها را بر عهده می گیرد و هدف آن را خروج اشغالگران و آزادی لبنان و قدس شریف بیان می کند.پس از این حوادث، رونالد ریگان رییس جمهور آمریکا وعده می دهد که دولت آمریکا، اگر صد سال هم طول بکشد، طراح اصلی این عملیات ها را تعقیب و مجازات خواهد کرد. از این تاریخ، نام عماد در فهرست ترور سازمان های امنیتی غرب قرار می گیرد و سیا برای دستگیری وی جایزه بزرگ 5 میلیون دلاری تعیین می کند.


دره بقاع
شورای مرکزی حزب ا... لبنان در پایان اولین گردهمایی خود در سالگرد شهادت شیخ راغب حرب، با صدور بیانیه ای به طور رسمی تشکیل این جنبش را 
اعلام می کند. 
بسیاری از دوستان عماد در حزب ا... عضو می شوند، اما او به همراه عده ای دیگر سازمان جهاد اسلامی لبنان را اداره می کند که در آن زمان به واسطه عملیات های بدیع خود شناخته شده ترین جریان مقاومت ضد اشغالگری بود. 
عماد تا چند سال بعد هم در بسیاری از برنامه ها به آن ها کمک می کند، اما به طور رسمی عضو حزب ا... نیست و برای خود تشکیلات 
جداگانه ای دارد. 


نیویورک تایمز
برای اولین بار، این روزنامه در گزارشی به طور عمومی نام عماد مغنیه را منتشر کرده و مدعی می شود او مغز متفکر ربودن هواپیمای خطوط T.W.A در مسیر آتن به رم است که در جریان آن یک افسر نیروی دریایی آمریکا کشته شد و 39 آمریکایی دیگر، 17 روز گروگان بودند و سپس با بیش از 700 زندانی شیعه و سنی در زندانهای اسراییل 
مبادله شدند. 
در این شرایط عماد کم کم به فعالیت محرمانه روی می آورد و دیگر جز عده ای محدود، کسی از او خبر ندارد. او نام حاج رضوان را برای هویت جدید خود
انتخاب می کند.

آبان 1368
عربستان ، شهر طائف
با پا درمیانی چند کشور عربی،
احزاب و جریانات مختلف لبنانی که درگیر جنگ داخلی هستند گردهم می آیند تا اختلافاتشان را حل و فصل کنند. درنتیجه آن پیمانی امضاء می شود که همه گروهها را ملزم می کند که سلاح خود را تحویل دهند، اما حزب ا... از این بند استثنا می شود، چراکه خیلی از اعضای جلسه اعتقاد دارند فقط دشمنان لبنان هدف سلاح حزب ا... قرار می گیرند و تا آن ها هستند حزب ا... هم باید مسلح باشد. جهاد اسلامی لبنان هم یکی از گروه هایی است که پس از پیمان طائف به فعالیت های خود پایان می دهد و اعضای آن به همراه فرمانده شان 
به حزب ا... می پیوندند. 
مسئولین حزب ا... به واسطه شناخت دقیقی که از حاج رضوان دارند خیلی زود به او اعتماد می کنند و همین موجب می شود عماد پله های ترقی را به سرعت پشت سر گذاشته و معاونت جهادی حزب ا... را که تمام امور نظامی و امنیتی را پوشش می دهد، عهده دار شود.


جنوب بیروت، محله صفیر
موساد سعی می کند توسط فردی به نام احمد حلاق که سابقه عضویت در فتح را دارد و از طریق فواد مغنیه به برادرش عماد دست یابد. حلاق خود را یک تاجر علاقه مند به حزب ا... معرفی می کند و به بهانه کمک اقتصادی به حزب ا...، اعتماد فواد را که او هم تاجر است، جلب می کند. او از فواد می خواهد که قرار ملاقاتی با عماد ترتیب دهد تا کمکهای مالی اش را به او تحویل دهد. قرار گذاشته می شود، اما ساعتی قبل از زمان موعود حاج رضوان از حضور در آن منصرف می شود، اما فواد به همراه چند تن دیگر از اعضای حزب ا... در آن جا حضور می یابد. صهیونیست ها که فکر می کنند تیرشان به هدف خورده، در محل جلسه خودروی بمب گذاری شدهای را منفجر می کنند که در اثر آن سه نفر از جمله فواد، شهید و 15 نفر زخمی می شوند. آن ها اما خیلی زود می فهمند که تیرشان به سنگ خورده، بنابراین برای ترور عماد در تشییع جنازه برادرش برنامه ریزی می کنند، اما عماد در آن مراسم هم شرکت نمی کند و شب بعد از خاکسپاری فواد، بر سر مزارش حاضر می شود.


جنوب لبنان، نیمه‎شب
اسراییل آخرین نیروهای خود را هم از منطقه جنوب لبنان خارج و سعی می کند این کار را در تاریکی انجام دهد تا هزینه ها و تلفاتش کمتر شود. اولین شکست فضاحت بار صهیونیست‎ها در طول تاریخ رقم می خورد. عماد که خود برای تدبیر امور در بیروت حضور دارد، یکی از فرماندهان حزب ا... را مأمور می کند به همراه اولین کاروان اهالی جنوب به این منطقه عزیمت کرده و به ساکنان مسیحی شهرهای جنوبی اطمینان دهد جان و مال و ناموس آن ها محفوظ است و مقاومت از آن ها حمایت می کند. در همان حال عماد در جلسه‎ای که سید حسن نصرا... و سایر مقامات حزب ا... حضور دارند، پیشنهاد می دهد برای تحقیر بیشتر اسراییلی‎ها، آن ها را تا لحظه آخر دنبال کنیم تا فرارشان واقعی تر شود.


بیروت، بقاع، صور، بعلبک و...
عماد با تکیه بر تجربه 20 ساله مبارزه با اسراییل
که به خروج آن ها از لبنان انجامید، فرصتی یافته است تا به بازسازی توان رزمی، دفاعی و امنیتی حزب ا... بپردازد. او آموزشهای سخت و طاقت فرسای جدیدی را برای نیروهایش ترتیب می دهد و بدین شکل به تربیت چندین هزار نیروی ورزیده اقدام می کند. از جمله آموزشهایش تدریس مبانی و اصول مدیریت است. او در همین حال تلاش می کند پیشرفته ترین سلاحهای مورد نیاز برای جنگ های چریکی و پارتیزانی را فراهم آورد. تجهیز حزب ا... به چندین هزار موشک زمین به زمین کوتاه برد و میان برد از دیگر کارهای اوست. اقداماتی که نتیجه اش در نبرد نابرابر 33 روزه به خوبی دیده می شود.


شب، عیت‎الشعب مرز فلسطین

حاج عماد میهمان یکی از فرماندهان مقاومت است. در حالی که ساعتی بیشتر تا شام باقی نمانده، عماد منزل میزبانش را ترک می کند و در پاسخ به اصرارهای مکرر او مبنی بر ماندن و صرف شام می گوید کار مهمی امشب در پیش دارم. ساعاتی بعد و پس از پایان موفقیت آمیز عملیات ربودن «گولد فاسر» و «الدادا ریغیف» - دو سرباز اسراییلی- حاج رضوان مجددا به منزل همان دوستش باز می گردد و عملیات موفقیت آمیزش را برای او شرح می دهد و در همان جا دوستش پیشنهاد می دهد نام عملیات را «وعده صادق» بگذارند.


جنوب لبنان

ارتش اسراییل که از ماه ها پیش با برگزاری چندین مانور در حال آماده شدن برای آغاز جنگی جدید علیه حزب ا... در پاییز است، مجبور می شود برنامه خود را به جلو بیندازد و به بهانه آزادسازی دو اسیر خود، از هوا و دریا و سپس با نیروی زمینی اش به جنوب لبنان حمله کند. حاج عماد که جهت انجام عملیات ربایش سربازان اسراییلی در منطقه حضور دارد، بلافاصله تدابیر لازم برای مقابله با این حمله همه جانبه را پی ریزی می کند. اگرچه ارتش پیشرفته صهیونیستی در روزهای اولیه جنگ توفیقات محدودی به دست می آورد، اما کار که بالا می گیرد و حزب ا... گوشه ای از برنامه ایی که حاج عماد طراحی کرده است را به عرصه عمل می کشاند، اسراییل چنان حیثیت خود را در خطر می بیند که با تلاش آمریکا و فرانسه و سایر کشورهای همپیمانش، در به در برقراری آتش بس با حزب ا... می شود.


منطقه مرکزی دمشق، حرم حضرت رقیه(س)
از حرم حضرت رقیه(س) تا محله کفرسوسه راه زیادی نیست، امشب حاج رضوان جلسه مهمی در این محله با جمعی از فرماندهان فلسطینی دارد؛ فرماندهانی که اکثرا نمی دانند نام اصلی میزبانشان عماد مغنیه است. این جلسه در ادامه سلسله جلساتی است که عماد پس از جنگ 33 روزه با فرماندهان فلسطینی و عراقی، جهت تشکیل جبهه واحد ضد اشغالگری به طور منظم برگزار کرده است. حوالی ساعت ١٠ و ٣٠ دقیقه جلسه به پایان می رسد. مغنیه به تنهایی از آپارتمان محل جلسه خارج می شود، برای رسیدن به پارکینگ باید مسیری را پیاده طی کند. به خودرویش می رسد و دستگیره در ماشین را می گیرد ناگهان به خودروی عقبی مشکوک می شود؛ اما دیگر دیر شده است... انفجاری مهیب ساکنان محله را سراسیمه به خیابان می کشاند. سر و صورت عماد سالم است و تنها کمر و پایین تنه او آسیب دیده، اما کسی او را نمی شناسد؛ چراکه مغنیه عمری «مرد سایه» بوده است.


ساعت 22:30، دمشق، محله کفرسوسه، خیابان الحدیقه
اهالی محل با خودرویی مواجه می شوند که زبانه های آتش از آن شعله ور است. پس از چند دقیق نیروهای امنیتی سوریه که ساختمان مرکزی شان در همان نزدیکیهاست، به محل حادثه می رسند. نیروهای امدادی تنها کشته این حادثه را که فردی ناشناس است انتقال می دهند.


حوالی ظهر، بیروت شبکه المنار
شبکه تلویزیونی المنار، متعلق به حزب ا... لبنان برنامه های عادی خود را قطع کرده و با پخش قرآن و قرائت بیانیه حزب ا... برای اولین‎بار پرده از راز حمله تروریستی شب گذشته دمشق برمی دارد. گفته می شود بشار اسد، رییس جمهور سوریه نیمه‎های شب در تماس با سید حسن نصرا... به او پیشنهاد می دهد که «ما هدف اصلی بمب گذاری را اعلام نمی کنیم شما هم اشاره‎ای به شهادت عماد مغنیه نداشته باشید تا ماجرا خاتمه یابد و ضربه‎ای به حیثیت حزب ا... وارد نشود» در جواب، نصرا... می گوید: «ما شهادت اعضایمان، هر کس و در هر جایگاهی که باشد را با افتخار اعلام می کنیم.» 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد