چگونه گناه نکنم ؟ روایت شده مردى به محضر حضرت حسین (علیه السلام) شرفیاب شد و عرض کرد : مردى گنهکارم و در برابر گناه صبر و طاقت ندارم ، مرا موعظه کن . حضرت به او فرمودند ...چگونه ترا عذاب کنم ؟
یک سند با ارزش در مورد حضرت ابوالفضل ایراد خطبه غرایی است که در شهر مکّه مکرّمه در سال60 هجری پیش از هجرت کاروان از مکّه به کوفه توسط حضرتش است.
روز هشتم ذیحجة سال شصتم هجری، یعنی درست یک روز پیش از عزیمت کاروان امام حسین (علیه السلام) از مکه به سوی کربلا، قمر منیر بنی هاشم حضرت ابوالفضل العبّاس (علیه السلام) از فراز بام کعبه خطبه ای پرشور ایراد می کند. در آن خطبه می فرماید: " تا پدرم علی (علیه السلام) زنده بود، کسی قدرت کشتن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را نداشت و تا من زنده هستم، کسی توان قتل برادرم امام حسین (علیه السلام) را ندارد. " او خطاب به انبوه جمعیت حاضر در کنار بیت الله الحرام می فرماید: " بیایید تا شما را به راه کشتن امام حسین (علیه السلام) آگاه کنم. به قتل من (حضرت ابوالفضل العبّاس)مبادرت ورزید؛ گردن مرا بزنید، تا هدفتان محقق گردد. " یعنی اگر می خواهید امام را بکشید، تا من زنده ام، امکان پذیر نیست. (و این جمله از خطبه به حقیقت پیوست و تا حضرت ابوالفضل العبّاس زنده بود دشمنان از کشتن حسین عاجز بودند)
این خاندان نه از کشته شدن در راه رضای محبوب خود واهمه دارند و نه در راه حمایت و حفظ جان امام زمان خویش کوچک ترین تعلّلی به خود راه می دهند.
«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
«اَلحَمدُ لِلّهِ الَّذی شَرَّفَ هذا (اشاره به بیت اللهالحَرام) بِقُدُومِ اَبیهِ، مَن کانَ بِالاَمسِ بیتاً اَصبَح قِبلَةً. أَیهَا الکَفَرةُ الفَجَرة اَتَصُدُّونَ طَریقَ البَیتِ لِاِمامِ البَرَرَة؟ مَن هُوَ اَحَقُّ بِه مِن سائِرِ البَریه؟ وَ مَن هُوَ اَدنی بِه؟ وَ لَولا حِکمَ اللهِ الجَلیه وَ اَسرارُهُ العِلّیه وَاختِبارُهُ البَریه لِطارِ البَیتِ اِلیه قَبلَ اَن یمشی لَدَیه قَدِ استَلَمَ النّاسُ الحَجَر وَ الحَجَرُ یستَلِمُ یدَیه وَ لَو لَم تَکُن مَشیةُ مَولای مَجبُولَةً مِن مَشیهِ الرَّحمن، لَوَقَعتُ عَلَیکُم کَالسَّقرِ الغَضبانِ عَلی عَصافِیرِ الطَّیران.
اَتُخَوِِّنَ قَوماً یلعَبُ بِالمَوتِ فِی الطُّفُولیة فَکَیفَ کانَ فِی الرُّجُولیهِ؟ وَلَفَدَیتُ بِالحامّاتِ لِسَید البَریاتِ دونَ الحَیوانات.
هَیهات فَانظُرُوا ثُمَّ انظُرُوا مِمَّن شارِبُ الخَمر وَ مِمَّن صاحِبُ الحَوضِ وَ الکَوثَر وَ مِمَّن فی بَیتِهِ الوَحی وَ القُرآن وَ مِمَّن فی بَیتِه اللَّهَواتِ وَالدَّنَساتُ وَ مِمَّن فی بَیتِهِ التَّطهیرُ وَ الآیات.
وَ أَنتُم وَقَعتُم فِی الغَلطَةِ الَّتی قَد وَقَعَت فیهَا القُرَیشُ لِأنَّهُمُ اردُوا قَتلَ رَسولِ الله صلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه وَ أنتُم تُریدُونَ قَتلَ ابنِ بِنتِ نَبیکُم وَ لا یمکِن لَهُم مادامَ اَمیرُالمُؤمِنینَ (ع) حَیاً وَ کَیفَ یمکِنُ لَکُم قَتلَ اَبی عَبدِاللِه الحُسَین (ع) مادُمتُ حَیاً سَلیلاً؟
تَعالوا اُخبِرُکُم بِسَبیلِه بادِروُا قَتلی وَاضرِبُوا عُنُقی لِیحصُلَ مُرادُکُم لابَلَغَ الله مِدارَکُم وَ بَدَّدَا عمارَکُم وَ اَولادَکُم وَ لَعَنَ الله عَلَیکُم وَ عَلی اَجدادکُم.
خطبه حضرت ابوالفضل العباس در شهر مکه مکرمه در سال60 هجری ایراد شد :
ترجمه این خطبه حضرت گرانقدر :
یک سند با ارزش در مورد حضرت ابوالفضل ایراد خطبه غرایی است که در شهر مکّه مکرّمه در سال60 هجری پیش از هجرت کاروان از مکّه به کوفه توسط حضرتش است.
روز هشتم ذیحجة سال شصتم هجری، یعنی درست یک روز پیش از عزیمت کاروان امام حسین (علیه السلام) از مکه به سوی کربلا، قمر منیر بنی هاشم حضرت ابوالفضل العبّاس (علیه السلام) از فراز بام کعبه خطبه ای پرشور ایراد می کند. در آن خطبه می فرماید: " تا پدرم علی (علیه السلام) زنده بود، کسی قدرت کشتن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را نداشت و تا من زنده هستم، کسی توان قتل برادرم امام حسین (علیه السلام) را ندارد. " او خطاب به انبوه جمعیت حاضر در کنار بیت الله الحرام می فرماید: " بیایید تا شما را به راه کشتن امام حسین (علیه السلام) آگاه کنم. به قتل من (حضرت ابوالفضل العبّاس)مبادرت ورزید؛ گردن مرا بزنید، تا هدفتان محقق گردد. " یعنی اگر می خواهید امام را بکشید، تا من زنده ام، امکان پذیر نیست. (و این جمله از خطبه به حقیقت پیوست و تا حضرت ابوالفضل العبّاس زنده بود دشمنان از کشتن حسین عاجز بودند)
این خاندان نه از کشته شدن در راه رضای محبوب خود واهمه دارند و نه در راه حمایت و حفظ جان امام زمان خویش کوچک ترین تعلّلی به خود راه می دهند.
«بسم الله الرّحمن الرّحیم»
«اَلحَمدُ لِلّهِ الَّذی شَرَّفَ هذا (اشاره به بیت اللهالحَرام) بِقُدُومِ اَبیهِ، مَن کانَ بِالاَمسِ بیتاً اَصبَح قِبلَةً. أَیهَا الکَفَرةُ الفَجَرة اَتَصُدُّونَ طَریقَ البَیتِ لِاِمامِ البَرَرَة؟ مَن هُوَ اَحَقُّ بِه مِن سائِرِ البَریه؟ وَ مَن هُوَ اَدنی بِه؟ وَ لَولا حِکمَ اللهِ الجَلیه وَ اَسرارُهُ العِلّیه وَاختِبارُهُ البَریه لِطارِ البَیتِ اِلیه قَبلَ اَن یمشی لَدَیه قَدِ استَلَمَ النّاسُ الحَجَر وَ الحَجَرُ یستَلِمُ یدَیه وَ لَو لَم تَکُن مَشیةُ مَولای مَجبُولَةً مِن مَشیهِ الرَّحمن، لَوَقَعتُ عَلَیکُم کَالسَّقرِ الغَضبانِ عَلی عَصافِیرِ الطَّیران.
اَتُخَوِِّنَ قَوماً یلعَبُ بِالمَوتِ فِی الطُّفُولیة فَکَیفَ کانَ فِی الرُّجُولیهِ؟ وَلَفَدَیتُ بِالحامّاتِ لِسَید البَریاتِ دونَ الحَیوانات.
هَیهات فَانظُرُوا ثُمَّ انظُرُوا مِمَّن شارِبُ الخَمر وَ مِمَّن صاحِبُ الحَوضِ وَ الکَوثَر وَ مِمَّن فی بَیتِهِ الوَحی وَ القُرآن وَ مِمَّن فی بَیتِه اللَّهَواتِ وَالدَّنَساتُ وَ مِمَّن فی بَیتِهِ التَّطهیرُ وَ الآیات.
وَ أَنتُم وَقَعتُم فِی الغَلطَةِ الَّتی قَد وَقَعَت فیهَا القُرَیشُ لِأنَّهُمُ اردُوا قَتلَ رَسولِ الله صلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِه وَ أنتُم تُریدُونَ قَتلَ ابنِ بِنتِ نَبیکُم وَ لا یمکِن لَهُم مادامَ اَمیرُالمُؤمِنینَ (ع) حَیاً وَ کَیفَ یمکِنُ لَکُم قَتلَ اَبی عَبدِاللِه الحُسَین (ع) مادُمتُ حَیاً سَلیلاً؟
تَعالوا اُخبِرُکُم بِسَبیلِه بادِروُا قَتلی وَاضرِبُوا عُنُقی لِیحصُلَ مُرادُکُم لابَلَغَ الله مِدارَکُم وَ بَدَّدَا عمارَکُم وَ اَولادَکُم وَ لَعَنَ الله عَلَیکُم وَ عَلی اَجدادکُم.
خطبه حضرت ابوالفضل العباس در شهر مکه مکرمه در سال60 هجری ایراد شد :
ترجمه این خطبه حضرت گرانقدر :
سپاس خدای را که بیت الله را با قدوم پدرش [منظور امام حسین (ع) است] مشرّف کرد؛ کسی که دیروز بیت بود،[امروز] قبله گردید.
ای ناسپاسان گناهکار آیا راه بیت را بر امام نیکوکاران می بندید؟ چه کسی سزاوارتر به این بیت است از دیگر موجودات؟ و چه کسی نزدیکترین به این خانه است؟ و اگر حکمت های خداوند بلند مرتبه نبود و اسرار بالا و امتحانات موجودات نبود، همانا بیت به سوی ایشان [ امام حسین (ع)] پرواز می کرد؛ قبل از اینکه مردم حجر را لمس کنند، حجر دستانش [ امام حسین (ع)] را استلام می کند و اگر خواست مولای من خواست خداوند رحمن نبود هر آینه بر سر شما مانند بازِ شکاری که بر گنجشکان فرود می آید نازل می شدم.
آیا قومی را که مرگ را در کودکی به بازی می گرفتند می ترسانید، در حالیکه الان در مردانگی قرار دارند. همه جانم فدای آقا و مولای همه موجودات که برتر از حیوانات [هستند].
هیهات بنگرید به کسی که شراب می نوشد [مراد یزید ملعون است] و به کسی که صاحب حوض و کوثر است؛ و به کسی که در خانه وحی و قرآن است [مراد امام حسین(ع)است] و به کسی که در بیتش اسباب لهو و نجاست است [مراد یزید ملعون است]؛ و به کسی که در خانه اش نزول آیات [نشانه ها] و [آیه] تطهیر است.
شما در غلطی واقع شدید که قریش واقع شدند. چرا که اراده قتل پیامبر(ص) را کردند و شما اراده قتل پسر دختر پیامبرتان را و [این حیله] برای ایشان تا وقتی امیرالمؤمنین(ع) زنده بود ممکن نشد. پس چگونه ممکن است کشتن ابا عبدالله الحسین(ع) تا وقتی که من زنده ام.
بیایید تا به راهش [راه کشتن امام حسین(ع)] آگاهتان کنم؛ پس مبادرت به کشتن من کنید، و گردنم را بزنید تا به مقصودتان برسید. خدا شما را به مقصودتان نرساند و عمرتان و فرزندانتان را کوتاه کند و لعنت خدا بر شما و پدرانتان [که قصد کشتن پیامبر (ص)را داشتند ] باد.
تسبیحات حضرت زهرا(علیهاالسلام) از آثار و برکات بسیارى برخوردار است که از جملهى آنها نجات یافتن از شقاوت و بدبختى است. هر انسانى به تناسب بینش و نگرشى که به جهان هستى و وجود پرآشوب خود دارد به دنبال خوشبختى است، و به عبارتى دیگر یکى از مهمترین مسائلى که همهى انسانها را آگاه یا ناآگاه به خود مشغول داشته است به طورى که کارهاى زندگى و برنامههایشان را در جهت وصول به آن پىریزى مىکنند، مسئلهى رسیدن به سعادت و گریز از شقاوت است. منتهى از آنجایى که انسان اختیار دارد؛ راه خودش را باید آزادانه انتخاب کند. لذا انسان بعد از این که راه برایش نمایان شد، گاهى حسن انتخاب به خرج مىدهد و راه هدایت مىپیماید، و گاهى سوء انتخاب به خرج داده و راه ضلالت و گمراهى پیش مىگیرد. و این مسئله شقاوت و سوء عاقبت مسئلهاى است که همهى آنان که به خود آمدهاند، از آن مىترسند و آنها که بصیرت ندارند و در خواب غفلت عمر مىگذرانند از آن نیز به غفلت به سر مىبرند. لذا آن دسته که داراى بصیرت هستند، به لحاظ خوف از شقاوت همیشه دست به دعا و ذکر بلند مىکنند و با تضرع و اصرار از خداى خویش طلب دورى از شقاوت و رسیدن به سعادت مىنمایند. مداومت بر تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام)، موجب محفوظ ماندن از شقاوت و بدبختى است. از این رو شایسته نیست که از برکات و آثار آن غفلت نموده و در انجام آن کوتاهى و سستى نماییم. امام صادق(علیهالسلام) در این رابطه مىفرماید: «یا ابا هارون، انا نامر صبیاننا بتسبیح فاطمه علیهاالسلام کما نامرهم بالصلاه، فالزمه، فانه لم یلزمه عبد فشقى»(1)؛ اى ابا هارون! ما بچههاى خود را همانطور که به نماز امر مىکنیم به تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام) نیز امر مىکنیم. تو نیز بر آن مداومت کن، زیرا هرگز به شقاوت نیفتاده است بندهای که بر آن مداومت نموده است. و نیز از این حدیث شریف استفاده مىشود که شایسته است والدین محترم، تسبیحات حضرت زهرا (علیهاالسلام) را مانند نماز به فرزندانشان تعلیم کنند، باشد که مشمول این حدیث گردند. دورى شیطان و خشنودى خدا شیطان همواره دشمن دیرینهى انسان بوده و هست و هیچگاه انسان از حیلهها و خواطر شیطانى او در امان نیست. شیطان بنا بر آیات الهى، دشمن قسم خوردهى انسان است تا او را به هر طریق ممکن به گمراهى بکشاند. از این رو آدمى همیشه در معرض تهاجم شیطان و وساوس شیطانى است. بعضى انسانها در مقابل این تهاجم شیطانى و خواطر نفسانى همیشه در حال فرارند که در این صورت همواره مورد تعقیب شیطان و خواطرند، و هیچگاه خلاصى ندارند و اى بسا در آخر خسته شده و نفسزنان تسلیم شوند، و عدهاى اندک در تلاشاند که با مداومت بر ذکر و فکر و عمل، چنان رفتار کنند که شیطان و خواطر را از خود فرارى دهند و شیطان را از خود دور کنند که البته راهى است مشکل. کسانى که به این مقام برسند داراى نفس مطمئنه خواهند شد که دیگر دگرگونى در آن راه ندارد. وقتى انسان توانست شیطان را از خود دور و طرد کند، و به طاعات عمل نماید و در کارها و اذکار و عبادتهاى خود اخلاص ورزد، رضایت خدا نیز حاصل گردد، چون شیطان و وساوس او یکى از بزرگترین موانع کسب رضایت و خشنودى حقتعالى است. آرى رضا و رضوان خداوند سبحان مطلوب سالکان و منتهاى آرزوى عارفان است. یکى از راههایى که مىتواند شیطان را از انسان دور کرده و موجبات رضاى الهى را فراهم آورد مداومت بر تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام) است. امام باقر(علیهالسلام) مىفرماید: «من سبح تسبیح فاطمه علیهاالسلام ثم استغفر، غفر له، و هى مائه باللسان، و الف فى المیزان، و یطرد الشیطان، و یرضى الرحمان»(2)؛ هر کس تسبیحات حضرت فاطمه(علیهاالسلام) را بجا آورد و پس از آن استغفار کند، مورد مغفرت قرار مىگیرد، و آن تسبیح به زبان صد تا است، و در میزان (اعمال) هزار (ثواب) دارد، و شیطان را دور کرده، و خداى رحمان را خشنود و راضى مىنماید. از امام صادق(علیهالسلام) روایت است که وقتی انسان در جاى خواب خود مىخوابد، فرشتهی بزرگوارى و شیطان سرکشی به سوى او مىآیند، پس فرشته به او مىگوید: روز خود را به خیر ختم کن و شب را با خیر افتتاح کن، و شیطان مىگوید: روز خود را با گناه ختم کن و شب را با گناه افتتاح کن. اگر اطاعت فرشته کرد و تسبیحات حضرت زهرا(علیهاالسلام) را در وقت خواب خواند، فرشته آن شیطان را مىراند و از او دور مىکند، و او را تا هنگام بیدارى محافظت مىکند، پس باز شیطان مىآید و او را امر به گناه مىکند و ملک او را به خیر امر مىکند. اگر از فرشته اطاعت کرد و تسبیح آن حضرت را گفت آن فرشته، شیطان را از او دور مىکند و حقتعالى عبادت تمام آن شب را در نامهى عملش مىنویسد.(3) برائت از دوزخ و نفاق بنا بر روایت امام صادق(علیهالسلام)، تسبیحات حضرت زهرا(علیهاالسلام) از جملهى ذکر کثیرى است که خداوند در قرآن کریم یاد فرموده است: «تسبیح فاطمة الزهراء علیهاالسلام من الذکر الکثیر الذى قال الله عز و جل: «واذکروا الله ذکرا کثیرا.» و از طرفى رسول گرامى اسلام فرموده است: «من اکثر ذکر الله عز و جل احبه الله و من ذکر الله کثیرا کتبت له برائتان؛ برائة من النار و برائة من النفاق»(4)؛ هر کس ذکر خداى عزوجل را بسیار کند خداوند او را دوست دارد، و هر کس ذکر خدا را بسیار کند براى او دو برائت(منشور آزادى) نوشته شود: یکى برائت از آتش جهنم، و دیگرى برائت از نفاق و دورویى. لذا تسبیحات صدیقهى طاهره اگر با شرائطش انجام پذیرد، موجب برائت از دوزخ و نفاق مىگردد. پینوشتها: 1ـ فروع کافى، کتاب الصلاه، ص 343، ح 13. 2ـ وسائل الشیعه، ج 4، ص 1023، ح 3. 3ـ شیطان دشمن دیرینهى انسان، محمد نصیرى، ص 136. 4ـ اصول کافى، ج 2، ص 499، ح 3. اللهم صلّ على محمد وآل محمد وعجل فرجهم الشریف یا زهرای مدینه اسئلکم الدعاء دعا برای سلامتی و تعجیل در امر فرج و ظهور آقا و سرورمان حضرت اباصالحالمهدی"روحیوارواحللعالمینلترابمقدمهفداء" و طول عمر رهبر فرزانه انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای ،فراموشتون نشه.