دبیرکل حزبالله لبنان گفت: من
به سران عرب می گویم که شمشیرهای شما را نمیخواهم و
حتی قلوب شما را هم نمی خواهم فقط به ما کاری نداشته باشید و سکوت
کنید.
سید حسن نصرالله درباره موضع کشورهای عربی گفت: ما بر روی دولتهای عربی اصلا حساب نمیکنیم اما امروز بعضی کشورهای عربی در خون قربانی شریک شدهاند و بر جنایتهای جلاد سرپوش می گذارند ما چنین موضعی را انتظار نداشتیم و برای ما غیر منتظره بود.
وی که با شبکه تلویزیونی الجزیره قطر سخن میگفت افزود: در
گذشته بعضی دولتهای عربی از حمایت از مقاومت دست برداشته بودند. اگر واقع بین باشیم
ما امروز موضع بیطرفانه را از آنها می پذیریم و در گذشته هم اینگونه بوده است.
وی افزود: ما اکنون در مرحله جنگ هستیم و بحثهای زیادی وجود دارد اجازه بدهید
آنها را برای بعد بگذاریم.
سید حسن نصرالله تاکید کرد: اگر حمایتهای عربی وجود
نداشت واکنش اسرائیل به اسارت نظامیان ممکن بود که شدید باشد اما به طور قطع محدود
بود .
اسرائیل از آمریکا برای حمله به حزبالله چراغ سبز
دریافت کرده است که کار را در لبنان تمام کند. جامعه جهانی هم از اسرائیل خواسته
است که مقاومت در لبنان را از بین ببرد .بعضی از دولتهای عربی هم اسرائیل را برای
ادامه عملیات ترغیب کردهاند. آنها به اسرائیل گفتهاند که این فرصت طلایی و تاریخی
برای از بین بردن مقاومت در لبنان است .آنها می خواهند هر نوع ارادهای برای مقاومت
را از بین ببرند و کلمات آزادی،جهاد، مقاومت شهادت و شرافت را از قاموس لبنان و
ادبیات سیاسی و مطبوعات در همه منطقه حذف کنند.
دبیرکل حزبالله لبنان تاکید کرد:هدف جنگی که امروز به لبنان تحمیل
شده است از بین بردن هر چیزی است که به مقاومت مربوط می شود و نیز مجازات لبنان است
برای ضرباتی که به اسرائیل زده است
سید حسن نصرالله تصریح کرد: اگر موضع منفی
بعضی کشورهای عربی نبود جنگ این اندازه ادامه نمی یافت و در طول چند ساعت پایان می
یافت ما از بعضی دولتهای عربی هیچ انتظاری نداریم می دانیم که قلوب همه جهان اسلام
و ملتهای عربی با ماست و حتی خانواده های بعضی از این سران عربی از ما حمایت
میکنند .
وی خاطر نشان کرد: جنگ امروز با لبنان برای پایان دادن به موضوع
فلسطین است همه میدانند که انتفاضه در فلسطین در پی پیروزی در لبنان آغاز شد اگر
مقاومت در لبنان شکست بخورد فلسطینی ها هم ناامید می شوند. اگر جامعه جهانی و
کشورهای عربی در برابر جنایتها در لبنان سکوت کنند فردا جنایتهای شدیدتری در فلسطین
و نوار غزه رخ خواهد داد. شکست دادن حزب الله پایان جنبشهای مقاومت در منطقه است
عملیات کنونی در لبنان به همین خاطر است و از واکنش به اسارت نظامیان فراتر رفته
است اما من تاکید میکنم که آنها در این راه شکست خواهند خورد.
سید حسن نصرالله
تصریح کرد: تمام دنیا موفق به آزادی دو سرباز اسرائیلی
نخواهد شد مگر اینکه مذاکرات غیر مستقیمی در مورد تبادل دو سرباز اسرائیلی با
زندانیان لبنانی صورت گیرد.
دبیرکل حزب الله اظهار
داشت: تحویل این دو نظامی تنها از طریق مذاکرات غیر مستقیم با اسرائیل و با هدف
مبادله آنها با اسرای لبنانی و عرب دربند اسرائیل امکان پذیر است.
وی به رژیم
صهیونیستی هشدار داد، در صورت ادامه حمله به لبنان با
اقدامات غافلگیر کننده بیشتری از طرف حزب الله لبنان روبرو خواهد شد.
سید حسن نصر الله با تاکید بر
ادامه حملات غیر منتظره رزمندگان مقاومت تاکید کرد، تاکنون هیچ یک از مسئولان این
جنبش در حملات رژیم صهیونیست کشته نشده است.
دبیر کل حزب الله لبنان همچنین
ادعای رژیم صهیونیستی در خصوص انهدام پنجاه درصد توانمندی حزبالله در حملات نظامی
این رژیم به لبنان را رد کرد.
وی افزود: همه گفتههای اسرائیل مبنی بر اینکه
آنها 50 درصد از توانمندیهای موشکی و انبارهای مهمات ما را هدف قرار داده اند،
نادرست است و در این زمینه نتوانستهاند هیچ چیزی را هدف قرار دهند و می توانم
تاکید کنم که حزبالله تا این لحظه پایداری کرده است و شرایط را درک میکند.
دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه مصاحبه با خبرنگار شبکه تلویزیونی الجزیره گفت:
در پی هدف قرار گرفتن کشتی جنگی اسرائیلی بدست مبارزان حزب الله اسرائیل مجبور شد
همه کشتی های جنگی خود را تا دهها کیلومتر از سواحل لبنان دور کند، آنچه در
رسانهها درباره حمله کشتی های جنگی اسرائیل به مناطق مختلف لبنان گفته می شود
نادرست است زیرا این کشتیها در بیشتر مناطق از سواحل لبنان دور شدهاند.
دبیرکل حزبالله لبنان در بخش دیگری از این مصاحبه درباره واکنشها به اقدام حزب
الله گفت: جامعه جهانی هیچ گاه از ما حمایت نکرده است ما یکی از گروههایی هستیم که
از ابتدا در لیست گروههای تروریستی در آمریکا قرار گرفتیم و بعضی از کشورهای غربی
هم ما را در این لیست قرار دادهاند حتی زمانی هم که جامعه جهانی تصمیم گرفته است
اسرائیل آنها را اجرا نکرده است و درباره قطعنامه های شورای امنیت در مورد لبنان و
فلسطین این موضوع مشخص است.
بر مشامم میرسد از صور بوی نسترن
بوی سیب سرخ لبنان ، یوسف گل پیرهن
بوی رحمان(1) بر مشام مست مشتاقان
دوست
اینک از بیروت میآید نه از سمت یمن
کیست نصر الله، تنها بوذری در
ربذه
یا که روح پاک و مشتاق اویسی در قرن
کیست نصر الله، شیر شرزهای در
بعلبک
یا چریک چابک و هشیار، در دشت و دمن
کیست نصرالله، آن سردار سبزسر
فراز
چشم بیروت و چراغ صور و شمع انجمن
کیست نصرالله، سر بر سجده ای شب
زنده دار
یاکه آن سردار فاتح درنبرد تن به تن
این ابوهادیست یاران، آنکه
با نصرالله
نخل اسرائیل خواهد شد به دستش ریشه کن
آنکه اسماعیل خود را
خود به قربانگاه برد
آنکه خود پیچید بر بالای فرزندش کفن
یاسر و
ناصر(2) زخاطر رفت تا از ره رسید
یوسف لبنان عزیز مصر و موسای زمن
کیست
نصرالله موسایی که در میدان عشق
گاو اسرائیل را انداخت بر گردن رسن
کیست
نصرالله بازوی بلند انقلاب
آنکه سیلی از صلابت زد به گوش اهرمن
میبرد
اندوه را از دل تبسمهای او
تا نظر میافکنی یک دم بر آن وجه حسن
قلب پاک
و مهربانش پر ز مهر اهل بیت
سینه بیکینهاش آکنده از حبالوطن
راست قامت
چون بهشتی سبز چون خامنهای
در نبرد حق و باطل چون خمینی بتشکن
کیست
نصرالله، مردی که ربوده خواب را
از نگاه خصم بد کیش و سپاه اهرمن
گیج
کرده ارتش غدار اسرائیل را
با تدابیری که آگاهند از آن اهل فن
میکند
تحقیر دشمن را تبسمهای تو
پس تبسم کن بخند ای خندهات دشمن شکن
با
تبسمهای تو کوچید یاس از سینهها
از تبسمهای تو رویید یاس و
یاسمن
کیست نصرالله، نور دیده اهل دمشق
شمع شبعا غازی غزه شهاب شب
شکن
نور صور، امید صیدا، راحت و روح رفح
حامی قدس و هوادار فلسطین
کهن
قلب عالم را مسخر کرد از آن رو که او
در جهاد فی سبیلالله گذشت از
خویشتن
از شگفتی دوستان انگشت حیرت میگزند
باز مانده از تعجب دشمنانت
را دهن
شاهد شورآفرینیهای تو بنت جبیل
مرجعیون و بقاع و صور و من فیهم
سکن
فحل قانا، فر قبله، ماه قم، مهر نجف
نور چشم ملت ایران امید نسل
من
مرد مردستان شیعه افتخار اهل بیت
آنکه از خوف خروشش بوش را لرزد
بدن
هیبت نام مهیبش بنگرید انداخته است
لرزه بر کاخ سفید و رعشه بر خصم
غبن
صخره پوی و تیزپای و دوربین و سخت عزم
دشت سوز و دره در دریا شکاف و
کوهکن
ای عرب را کرده سر افراز بر دل غم مگیر
ژاژ اگر خائید شیخ مکه چون
زاغ و زغن
یا اگر در لندن و پاریس و روم و نیویورک
حرف مفتی زد زروی غیظ
مشتی پیرزن
آفتابت با سر انگشت پنهان کی شود
آتشت کی میشود خاموش با
این فوت وفن
این همان خشم خداوند است بر قوم یهود
یا که دست نصرت حق است
سوی قوم من
حبس میگردد نفس در سینه دشمن را زترس
هر زمان با خلق نصرالله
میگوید سخن
داد درس عبرت از غیرت به اسرائیلیان
تاکه بر دارند دست از
امتحان ممتحن
پاسدار راستی دست خدا در آستین
یوسف لبنان و شمشیر خدا سید حسن
1. قال رسول الله (ص):
انی اشم رایحه الرحمن من الیمن
2- یاسر عرفات و جمال عبد الناصر
میرویم سراغ لیبی. در این که حکومت قذافی جنایات و خطاهای بسیاری در حق ملّت خودش و مسئلهی فلسطین مرتکب شده شکّی نیست. از جملهی جنایات وی در حقّ قضیّهی فلسطینی و لبنان ربودن امام و رهبر سید موسی صدر و دو همراهش جناب شیخ محمّد یعقوب و استاد عبّاس بدر الدّین بوده است. آنها در مثل چنین روزهایی در حالی که مهمان قذّافی بودند، ربوده شدند. این جنایت خدمتی به خط اسرائیل بود. همگی ما میدانیم امام موسی صدر یعنی چه، [وجود] امام موسی صدر برای مقاومت لبنان و فلسطین یعنی چه، برای فلسطین یعنی چه، برای قدس یعنی چه. فلسطین در [قلب] عقلانیّت، اراده و تصمیمات وی بود. همگی ما میدانیم مقاومت فلسطین برای وی چه معنایی داشت، وقتی ایشان گفته بود:«من با عمامه، محراب و منبرم از مقاومت فلسطین محافظت میکنم.» در سالهایی که مقاومت فلسطین با خطر تصفیه مواجه بود، امام ربوده شد و این امر منجر به وقوع تمام وقایع پس از ربودهشدن امام شد. این ماجرا به مقاومت فلسطین و لبنان به یک اندازه ضربه زد. نمیخواهم به مباحث آن زمان بازگردم.
این بزرگترین جنایتی بود که صورت گرفت. اگر تقدیر بر این میبود که امام موسی سال ۱۹۷۸ و پس از آن در صحنه باقی میماند، تحوّلات بزرگی به نفع مقاومت فلسطین و لبنان، وحدت ملّی و مسئلهی فلسطین در لبنان و منطقه رخ داده بود.
امروز ما از برادران لیبیایی، از انقلابیان و مبارزان لیبی میخواهیم به این مسئلهی غمآلود و ربایش جنایتبار پایان دهند. و همگی امیدواریم امام و دو همراهش زنده و سالم به لبنان باز گردند، إن شاءالله.
***
بنده از طرف همگی شما، از طرف تمامی مقاومان و شهدا، خانوادههای شهدا و جانبازان و همگی شرافتمندان این امّت به شما و آن سربازان صهیونیستی که آن طرفتر در حالت آمادهباشند و تصویر من را روی پرده میبینند و بنده نیز آنها را در تلویزیون میبینم ولی شما مستقیم، به آنان و شما، میگویم: این سرزمین پاک به صاحبانش باز خواهد گشت. این مشیّت الاهی و مشیّت مؤمنین مجاهد است. امام صدر در دههی هفتاد [میلادی] به أبو عمّار میگفت:«بدان أبو عمّار، قدس شریفتر از آن است که جز به دست مؤمنین آزاد شود.» امروز مؤمنان ساکن فلسطین ۱۹۴۸، غزّه، کرانه، مصر، سوریه، لبنان، اردن، عراق، ایران، لیبی، تونس و جایجای جهان عربی و اسلامیمان خود را برای آن روزی که این سرزمین را به ملّت و امّتش و قدس و مقدّساتشان را برای کامل کردن دین، نماز، روزه و شبزندهداریهایشان، باز خواهند گرداند، آماده میکنند.
اسرائیل در 21 تیر ماه 1385 حملات همه جانبه علیه حزب الله لبنان به بهانه اسارت دو سرباز اسرائیلی آغاز کرد اما پس از 33 روز جنگ تمام عیار ارتش رژیم صهیونیستی که از ابتدای پیدایش ، در هیچ جنگی شکست نخورده بود در جنگ با رزمندگان مقاومت حزب الله لبنان به زانو در آمد.
تا قبل از ژوئن 2006 کلیه جنگهای اعراب و اسرائیل کمتر از هفت روز و در عملیات خوشههای خشم 16 روز ادامه داشت.زیرا در استراتژی جنگی اسرائیل به علت عمق استراتژیک محدود و حساسیت تلفات نیروی انسانی، ارتش این کشور، در کلیه جنگهای خود به دبنال وارد آوردن ضربات برق آسا و سریع در کمتر از یک هفته و سپس آغاز مذاکرات با طرف مقابل بوده است.
اما در جنگ 33 روزه اسرائیل علیه حزب الله لبنان سرنوشت جنگ به گونهای دیگر رقم
خورد. به نحوی که حزب الله برای اولین بار در جنگهای نوین و کلاسیک با استفاده از
جنگ نامتقارن توانست حریف مقتدر و تا به دندان مسلح خود را شکست دهد. حال به بررسی
آن میپردازیم.
*الف ) تعریف جنگ متقارن و نامتقارن
1- جنگ متقارن:
تقارن بر وزن تفاعل است و
به معنی قرین شدن میباشد و جنگ متقارن به نبردی اطلاق میشود که طرفین درگیر آرایش
مشابه با یکدیگر داشته و با روشهای معمول و متداول نظامی در نبرد با یکدیگر
میپردازند.
طرفین درگیر از امکانات و تجهیزات،نفرات معادل و مشابه علیه هم
استفاده میکنند و به صورت کلاسیک به جنگ میپردازند.
2- جنگ نامتقارن :
جنگ نامتقارن به نبردی
اطلاق میشود که یک طرف از جنگ از روشهای خاص و منحصر به خود علیه حریف نیرومند
خود بهره میگیرد. عدم توازن در قوا، عدم تناسب در شرایط توانائیها و امکانات وجود
دارد.
نشریه Jaint strategic surrey در سال 1999 در تعریف عدم تقارن مینویسد:
رهیافت نامتقارن تلاشهائی در راستای دور زدن یا تحت الشعاع قرار دادن توانائیهای
ایالات متحده آمریکا و قدرت هژمون در عین بهرهگیری از ضعفهای آن و سودجوئی از
روشهایی است که تا حد زیادی با روشهای مورد انتظار این کشور تفاوت
دارند.
این رهیافتها بیشتر در پی ایجاد تاثیر روانشناختی عمدهای مانند
ایجاد شوک، اخلال و آشفتگی بر ابتکار،آزادی عمل و اراده طرف مقابل هستند. روشهای
نامتقارن مستلزم افزایش نقاط ضعف و گستره آسیبپذیریهای حریف میباشند که اغلب، از
فناوریها تاکتیکها و سلاحهای ابتکاری و غیررسمی بهره میبرند و میتوانند در
سطوح مختلف جنگ، اعم از استراتژیک عملیاتی و تاکتیکی در سراسر سطوح عملیات نظامی
کاربرد داشته باشند. روشهای نامتقارن عملیات چریکی، جنگ درازمدت فرسایشی، نبرد
سیاسی و عملیات روانی و تمایل به شهادت طلبی و ایثارگری متکی بوده است. در جنگ
نامتقارن ضعفا میکوشند تا حداکثر استفاده را از آسیبپذیری طرف نیرومند ببرند.
*ب. ویژگیهای جنگ نامتقارن
جنگ نامتقارن طبق تعاریفی که ذکر شد ویژگیهای خاص خود را دارد که این ویژگیها
عبارتند از :
1. استفاده از روشهای نامعمول و نامتجانس
2. جنگ نامتقارن
فقط در سطح نظامی نیست بلکه در سطح استراتژیک کاربرد دارد که استفاده از جنگ
رسانهای، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اطلاعات و روانی از جمله آنهاست.
3. انگیزه
و روحیه بالای شهادت طلبی جهت از بین بردن نفرات و ادوات دشمن .
4. سرعت عمل
بالا، از بین بردن اراده طرف مقابل، شوک بهت، نامرئی بودن و عدمت تشخیص ضربات وارده
توسط حریف نیرومند از دیگر ویژگیهای جنگ نامتقارن است.
*ج. جنگ 33 روزه و عدم تقارن
مهمترین ارزش و حیاتیترین مسئله یک کشور، امنیت ملی آن است. دولت غاصب
صهیونیستی در 60 سال حیات نامشروع خود همواره به دنبال امنیت ملی بوده است. ماهیت
نظامی، امنیتی اسرائیل و محاصره آن توسط کشورهای عربی که موجودیت آن را به رسمیت
نمیشناسند، امنیت ملی این کشور مصنوعی را مورد تهدید قرار داده است.
برای حل
این معضل امنیتی، رژیم صهیونیستی جهت رفع تهدیدات نظامی خارجی به قدرت نظامی و ارتش
کلاسیک خود تکیه کرده به نحوی که در طول 60 سال گذشته 6 بار با همسایگان خود جنگیده
است.
ششمین جنگ اسرائیل با اعراب در 12 ژوئن 2006 با تهاجم گسترده و همه جانبه
اسرائیل به لبنان به منظور نابودی حزب الله جهت دستیابی به منافع استراتژیک در جنوب
لبنان به وقوع پیوست . نبردی تمام عیار که 33 روز به طول انجامید و با صدور قطعنامه
1701 شورای امنیت، مبنی بر ترک مخاصمه پایان پذیرفت .
جنگ حزب الله و اسرائیل
نبردی نابرابر و نامتجانس و از نوع نامتقارن محسوب میگردد. زیرا عدم تقارن، همه
جانبه بر دو طرف جنگ حاکم بود. از یک طرف یک حزب و گروه سیاسی به نام حزب الله و
طرف دیگر دولت غاصب اسرائیل قرار داشت وکمترین تقارن بین توان ، ابزارها ، راهبردها
، تاکتیکها ، اهداف، عناصر قدرت، سازماندهی ، فرماندهی حزب الله و رژیم غاصب
اسرائیل وجود داشت.
شکست سریع و کم هزینه دشمن از جمله اهداف عالیه نظامی
است که استراتژیستهای نظامی همواره درصدد دستیابی بدان بودهاند. تاثیرگذاری بر
اراده، درک و برداشت دشمن برای پاسخگویی، ایجاد شوک و بهت از ایجاد یک شکست سریع به
دست می آید. به قول «کلاتیز ویتس» هدف از یک جنگ سریع، از بین بردن اراده دشمن
است.
ارتش مجهز و اسطورهای رژیم صهیونیستی که از ابتدای پیدایش در هیچ جنگی از
اعراب شکست نخورده بود، تا قبل از جنگ 33 روزه و حتی جنگ 16 روزه خوشههای خشم،
کلیه جنگ های اعراب و اسرائیل کمتر از هفت روز بوده است. استفاده از سلطه سریعف
عملیات برق آسا به جهت عمق استراتژیک محدود و حساسیت تلفات نیروی انسانی در جامعه،
از رئوس استراتژی جنگی رژیم صهیونیست می باشد.
نکته قابل توجه، تحمیل شکست
برطرف مقابل و سپس آغاز مذاکره جهت دستیابی به اهداف سیاسی از سیاستهای جنگ
اسرائیل در طول 60 سال گذشته بوده است. اما استفاده از جنگ نامتقارن علیه استراتژی
سلطه سریع رژیم صهیونیستی توسط حزب الله لبنان توانیست پنجمین ارتش قدرتمند دنیا را
با تمامی تجهیزات پیشرفته در هم بکوبد.
رژیم صهیونیستی بنا بود در این جنگ طبق
عملیات بارانهای تابستانی ظرف یک هفته کار حزب الله را تمام کند اما سرنوشت جنگ به
گونهای دیگر رقم خورد.
*د. ویژگیهای جنگ 33 روزه و پیروزی حزب الله
همانطور که قبلا اشاره شد رویکرد نامتقارن ویژگیهای خاص خود را داشته و جنگ حزب
الله و رژیم صهیونیستی با این رویکرد مطابقت دارد و اثراتی که این جنگ در سطوح
مختلف بر دو طرف تخاصم بر جا ماند. ویژگیهای خاص خود را دارد که به آن
میپردازیم.
1. اولین ویژگی مهم جنگ نامتقارن حزب الله علیه اسرائیل استفاده
از اصل غافلگیری است . غفلت یک طرف متخاصم سبب استفاده از اصل غافلگیری طرف دیگر
میشود. ابتدا حزب الله با حمله به نیروهای اسرایئلی در روز 12 ژوئیه 2006 در آغاز
عملیات نسبت به اسرائیل پیش دستی کرد این پیش دستی، ارتش اسرائیل را که از ماهها
قبل تهاجم به لبنان و حزب الله را طراحی کرده بود کاملا غافلگیر کرد اقدامش یک شوک
و بهت شدیدی بر ارتش اسرائیل وارد نمود.
یک مقام ارشد نظامی رژیم صهیونیستی در
گفتگو با هاآرتص در رابطه با غفلت این رژیم در مورد حزب الله می گوید:« پس از
عقبنشینی ارتش ما از جنوب لبنان در سال 2000 فرصت طلائی 6 سالهای در اختیار نیروی
حزب الله گذاشتیم و از آن غافل شدیم تا با فراغ بال، استحکامات و تجهیزات نظامی
پیشرفته خود را در این منطقه سوقالجیشی (جنوب لبنان)، مستقر نماید و اینک آن به
دژی تسخیر ناپذیر تبدیل شده است.
2. دومین ویژگی جنگ نامتقارن حزب الله علیه
رژیم صهیونیستی از بین بردن اراده دشمن برای ادامه جنگ بود. جنگ فرسایشی در عملیات
نامتقارن به مانند خرید وقت و زمان، به منظور ضربه زدن به دشمن در فرصتهای مناسب
است و همین امر سبب گردید تا رژیم صهیونیستی در جایگاه، زمان و اهداف جنگ سیطره
نداشته باشد و عملیات برقآسا و استراتژی ضربه اول با ناکامی روبرو گردید.
پس
از پایان دو هفته از جنگ 33 روزه در هفته سوم وزیر جنگ رژیم صهیونیستی به صراحت
اعلام کرد که ما توان مقابله با حزب الله را نداریم. جنگ فرسایشی حزب الله علیه این
رژیم توانست توان ارتش را به تحلیل ببرد.
3. سومین ویژگی استفاده از «دفاع
متحرک همه جانبه» حزب الله علیه ارتش رژیم صهیونیستی است. با توجه به نامتقارن بودن
این جنگ، حزب الله از لحاظ استعداد نیروی نظامی نسبت به ارتش اسرائیل در اقلیت به
سر میبرد.
اصل تحرک، حزب الله را قادر ساخت که کمبود نیروی نظامی خود را جبران
نماید و با فشار بر نقاط ضعف و آسیبپذیر اسرائیل حریف قوی خود را به زمین
بزند.
حزب الله با این توانایی محدود خود در نیروی انسانی و با استفاده از دفاع
متحرک در قالب جنگ چریکی و ضربات برق آسا و نامرئی توانست عملکردی از خود بروز دهد
که در طول تاریخ جنگ رژیم صهیونیستی بیسابقه بوده است.
4. استفاده از جنگ
روانی علیه رژیم صهیونیستی توسط حزب الله در این جنگ نامتقارن در طول 33 روز جنگ
مشهود بود. به قول یکی از استراتژیستهای غرب «این جنگ نسل چهارم جنگهای نامتقارن
بوده است.»
تمایل شهادت طلبانه و ایثارگری، هدفمند بودن انگیزه رزمندگان حزب
الله در بعد درونی پیروزی را برای آنان در برابر روحیه پایین ارتش اسرائیل به
ارمغان آورد. تعهد انسانی، ایمانی و اخلاقی رزمندگان حزب الله سبب بیرون راندن
اشغالگران صهیونیست گردید. آزاد کردن اسراء لبنان، حفظ جان و مال مردم لبنان و در
هدف کلان آزادی قدس شریف از دست صهیونیستهای اشغالگر است.
منابع پزشکی رژیم
صهیونیستی اعلام کردند که 245 نظامی اسرائیلی بر اثر صدمه روحی جنگ علیه لبنان در
تابستان 1385 گذشته دچار بیماری روانی شدند. که این حاکی از بیانگیزگی ارتش اسرائل
در جنگ با حزب الله بوده است و همین امر، شکست روانی ارتش اسرائیل را به همراه
داشته است.
5. یکی از مهمترین ویژگیهای جنگ 33 روزه که آن را از سایر
جنگهای چریکی و کلاسیک متمایز میسازد، کسب، حفاظت و ضد اطلاعات نظامی از سوی حزب
الله می باشد. سیستم اطلاعاتی و ضد جاسوسی پیشرفته و پیچیده، حزب الله را قادر ساخت
در عین حفظ اسرار نظامی خود، اطلاعات فوق سری را از ارتش و اهداف اسرائیل به دست
آورد؛ به نحوی که یکی از دلایل ناکامی ارتش اسرائیل را عدم اطلاعات دقیق و کافی از
تجهیزات، تسلیحات، مهارتهای جنگی و رزمی نیروهای حزب الله از یک سو و دسترسی حزب
الله به اطلاعات فوق سری ارتش اسراییل از سوی دیگر می َدانند.
به نحوی که در
حال حاضر استفاده از موبایل در ارتش اسرائیل ممنوع شده است(11) و این نشان از قدرت
اطلاعاتی حزب الله میباشد.
در مورد قدرت اطلاعاتی حزبالله میتوان اشاره
کرد که حزبالله به دور از سیستم اطلاعاتی اسرائیل پیش از وقوع جنگ در یک زمان
مناسب موفق شده بود که تونلهائی را در عمق خاک اسرائیل و لبنان حفر کند به نحوی که
در این تونلها از برد تخریبی بمبهای خوشهای اسرائیل بیشتر بود. در نتیجه
جنگجویان حزبالله در زمان جنگ 33 روزه در مناطق امن قرار داشتند از طرفی دیگر
نیروهای مهاجم در معرض دید رزمندگان حزبالله قرار داشتهاند.
در مورد حفاظت
اطلاعات و ارزش جنگی چریکی و نامتقارن علیه اسرائیل، سید حسن نصرالله به مناسبت
هفتمین سالگرد مقاومت و عقبنشینی ارتش اشغالگر از جنوب لبنان در سال 2000 میگوید:
«درست است که ما عاشق شهادت هستیم، اما درست نیست که خود را در معرض نابودی قرار
دهیم، اگر عملیاتی را میتوان با دو شهید انجام داد نباید در آن عملیات سه نفر کشته
شوند.»(12)
این نشان از اهمیت حفاظت اطلاعات در میان رزمندگان حزبالله
لبنان و دبیر کل این حزب سید حسن نصرالله میباشد. چرا که با رعایت حفاظت اطلاعات و
ضد جاسوسی از تلقات نیروی نظامی در جنگ میکاهد.
مطابق آمار تایید شده حزبالله
در این جنگ 74 شهید از میان جنگجویان خود تقدیم کرد در مقابل اسرائیل 117 سرباز و
افسر عالیرتبه کشته داد که در طول جنگهای رژیم صهیونیستی این آمار بیسابقه بوده
است. (13) در حالی که در جنگ 6 روزه 1967 ارتش رژیم صهیونیستی فقط 16 کشته داد.
(14)
6 ویژگی دیگر این جنگ استفاده از ضربات از راه دور سریع و مهلک بر ارتش
اسرائیل و ساختار اقتصادی و جمعیتی این رژیم اشغالگر، توسط حزبالله لبنان بوده
است.
استفاده از حملات موشکی با دقت بالا از عناصر پیشرفته در جنگهای
نامتقارن است. حزبالله بیش از 2500 موشک به شهرهای شمالی اسرائیل و تاسیسات
اقتصادی و نظامی فرود آورد. از طرفی در نبرد نزدیک به موشکهای دستساز و کوتاه برد
30 دستگاه تانک ضد گلوله «مرکاوا» و چندین دستگاه بلدوزر نظامی ارتش رژیم صهیونیستی
منهدم شد.(15)
حزبالله با استفاده از این تاکتیک پیچیده و موثر توانست در جنگ
زمینی ارتش اسرائیل خصوصا تیپ ویژه «گولانی» را در مثلث مارونالراس، نبت، الجلیل و
عبترون زمین گیر کند و آنان را مجبور به عقبنشینی از خاک لبنان نماید.(16)
نتیجهگیری:
اصولا ارتشهای دنیا و کلاسیک با فرمولهای نظامی معین و مشخصی کار میکنند و
برای هر موقعیت جنگی فرمولی ثابت و روشن دارند که خارج از آن عمل نمیکنند. در طی
سه دهه اخیر موضوع جنگهای پارتیزانی، نامنظم و نامتقارن از موضوعهای داغ و در عین
حال خاص مورد بحث قرار گرفته است.
همسایگان فلسطین اشغالی در طی 60 سال گذشته
همواره مورد تهدید ارتش کلاسیک رژیم صهیونیستی بودند و لبنان نیز از این مورد
بینصیب نبوده است. حزبالله لبنان یک حزب شناخته شده لبنانی در طول 30 سال گذشته
در جنوب این کشور است که دارای فعالیتهای مختلف سیاسی، فرهنگی و نظامی بوده است.
حزبالله لبنان پس از عقبنشینی رژیم صهیونیستی از جنوب لبنان در سال 2000 میلادی توانست خود را در لبنان به عنوان یک حزب شیعی - اسلامی ملی معرفی نماید و به فعالیتهای خود ادامه دهد. پس از عملیات «بارانهای تابستانی» اسرائیل به نوار غزه و سپس ربودن دوسرباز اسرائیلی توسط حزبالله رژیم صهیونیستی حملات همه جانبه خود را بر جنوب لبنان انجام داد و برای اولین بار دو طرف از کنترل خارج شده و خارج از مرزهای خود در یک نبردی سنگین با یکدیگر روبرو شدند و در طی 33 روز حزبالله توانست شکست سنگینی بر رژیم صهیونیستی تحمیل کند و به قول «اوبگیدور لیبرمن» وزیر مقابله با تهدیدات استراتژیک کابینه ایهود المرت، شکست اسرائیل در جنگ 33 روزه یک شکست استراتژیک بود که در ابعاد سیاسی، روانی، اقتصادی و نظامی اسرائیل را با شکست روبرو کرد و ساختار تهاجمی ارتش را متزلزل ساخت.(17)
این برای اولین بار در طول تاریخ موجودیت اسرائیل بود که موشکهای فراوانی به
اعمال خاک اسرائیل شلیک شد که خساراتی بیش از 10 میلیارد دلار بر اقتصاد اسرائیل
وارد کرد و حیفا، بندر تجاری اقتصادی رژیم صهیونیستی، را به شهر مردگان تبدیل
کرد.(18)
حزبالله با جنگ نامتقارن توانست صهیویست را به ذلت و خواری بکشد و در
میان جنبشهای اسلامی الگوی مناسبی برای دولتهای عرب منطقه باشد.
1- فیصل تقوی اصل، «پیش درآمدی بر جنگ نامتقارن در قرن 21» ماهنامه خلیج فارس،
سال هفتم، شماره 71، مهر ماه 1385،ص 5.
2- علی ایمان، «جنگ نامتقارن و راهبرد
نیروی هوائی ایران» ماهنانمه نگاه، تهران، مرکز مطالعات جنگ سپاه، اسفند1382، سال
چهارم، ص 59.
3- همان، ص 61.
4- نبی سنبلی، «بررسی ارزیابی استراتژی سلطه
سریع»، ماهنامه نگاه، تهران، انتشارات مطالعات جنگ سپاه، اردیبهشت 1382، شماره 43،
ص9.
5- مسعود اسداللهی، از مقاومت تا پیروزی تاریخچه حزبالله لبنان، تهران،
موسسه مطالعات اندیشهسازان نور، 1386، ص 140.
6- کیهان، 3 /5/ 1385.
7-
جام جم،3 /5/ 1385.
8- سید جلال دهقانی فیروزآبادی، «ابعاد جنگ نامتقارن
حزبالله علیه اسرائیل»، فصلنامه سیاست خارجی، سال بیست و یکم، بهار 1386، ص 419.
9- ماهنامه نداءالمقاومه، شماره 56، خرداد 1386.
10- سید جلال دهقانی
فیروزآبادی، همان.
11- کیهان،2/4/ 1387.
12- ماهنامه نداء القاومه، همان.
13- روزنامه اطلاعات، 1385/10/24.
14- کیهان، 1385/10/21.
15- کیهان،
1385/5/19
16 - روزنامه شرق، 1385/5/16.
17- هفته نامه پرتو، 1386/7/18.
18- خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران، 1385/5/4
منبع:پیام انقلاب-12
تردیدی نیست که یکی از شعارهای اصلی و اولیة نهضت امام خمینی(ره) دفاع از مظلومان بود که موضوع فلسطین و حمایت از فلسطینیان و دشمنی با رژیم صهیونیستی و تجاوزات آن، درصدر این هدف قرار داشته است، زیرا انقلاب اسلامی ایران حرکتی بود اصیل، که بر باورهای اسلامی مردم استوار بود. این مسأله چیزی نبود که از ابتدا بر کسی پوشیده باشد و صهیونیستها، حتی قبل از سال 1342 نیز به خوبی از این مسأله آگاه بوده و نسبت به جایگاه اسرائیل نزد مردم ایران واقف بودند. ژنرال مایرامیت که در سال 1340 به جای هرزوگ به ریاست اداره اطلاعات ارتش اسرائیل منصوب شده بود، در اردیبهشت 1341 به تهرانآمد و با مقامات ارتش و نخست وزیر و کفیل وزارت خارجه و وزیر کشاورزی دیدار کرد. وی در بازگشت به اسرائیل، طی گزارشی، به بن گورین و گلدامایر توصیه کرد که سعی شود تماسهایی با خارج از محدودة هیأت حاکمة ایران برقرار شود. او متذکر شد که اسرائیل در میان مردم ایران منفور است و باید به آینده بیندیشند. 1
همچنین در برخی روزنامههای اسرائیلی نیز نسبت به نتایج وخیم روابط ایران و اسرائیل و جایگاه این روابط در افکار عمومی ایرانیان مطالبی چاپ میگردید. در گزارشی که نمایندگی ایران در تلآویو در سال 1352 برای وزارت خارجه، به نقل از روزنامه معاریو نوشته است:
«
خبرنگار فیگارو چاپ پاریس در تهران گزارش میدهد که در شقوق مختلف افکار عمومی ایران عصبانیت از همکاری بین اسرائیل و ایران در زمینههای مختلف افزایش مییابد و این موضوع ممکن است نتایج وخیمی در آینده نزدیک ببار آورد. خبرنگار مزبور از تظاهرات و ابراز مخالفتهایی که به نزدیکی بین ایران و اسرائیل میشود و نیز شعارهای «شاه یهودی است» یا جعل نام خانوادگی پهلوی به «پاپالوی»2گزارشهایی میدهد...»3
با اوجگیری نهضت مردمی، مبارزه با صهیونیسم و محکوم کردن روابط شاه با اسرائیل یکی از وجوه مبارزة مردمی را تشکیل میداد. انقلابیون همواره روابط شاه و صهیونیستهای غاصب را مذمت کرده و مردم را به کمکرسانی به مردم فلسطین دعوت میکردند. فعالیتها و سخنرانیهای آیتالله شهید مرتضی مطهری، آیتالله سعیدی و سایرین در این زمینه قابل توجه است. حجتالاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی نیز یکبار به دلیل ترجمة کتابی دربارة فلسطین به زندان افتاد.
ادامه مطلب ...
![]() |
أَمَّن یجُِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ (62- نمل)
[آیا آن شریکان انتخابى شما بهترند] یا آنکه وقتى درماندهاى او را بخواند اجابت مىکند و آسیب و گرفتاریش را دفع مىنماید؟
قید «اضطرار» براى این است که در حال اضطرار، دعاى دعاکننده از حقیقت برخوردار است و دیگر گزاف و بیهوده نیست؛ زیرا تا آدمی درمانده و مضطر نشود، دعایش آن واقعیت و حقیقتی که در حال اضطرار دارد را ندارد و این خیلى روشن است.
قید دیگرى که براى دعا آورده این است که فرموده: « إِذَا دَعَاهُ ؛ وقتى او (خدا) را بخواند»، و این براى آن است که بفهماند خداوند متعال وقتى دعا را مستجاب مىکند که دعا کننده به راستى او را بخواند؛ نه اینکه در دعا رو به خدا کند و دل به اسباب ظاهرى داشته باشد و این وقتى صورت مىگیرد که امید دعا کننده از همه اسباب ظاهرى قطع شده باشد؛ یعنى بداند که دیگر هیچ کس و هیچ چیز نمىتواند گره از کارش بگشاید. آن وقت است که حقیقتا متوجه خدا مىشود و در کمال صداقت تنها او را مىخواند.[1]
دو نکته ای که از آیه به دست می آید:
1. از شرایط استجابت دعا آن است که حال دعا کننده حال اضطرار باشد؛ یعنی تمام درهاى عالم اسباب به روى خود بسته شده و کارد به استخوانش رسیده بیند و یقین داشته باشد تنها کسى که مىتواند قفل مشکلات او را بگشاید و بنبستها را بر طرف سازد، تنها و تنها ذات پاک خداوند است و نه غیر او.
ادامه دارد..............................