الا ان حزب الله هم الغالبون
الا ان حزب الله هم الغالبون
در مراحل عملیات کربلاى پنج، در منطقه مقرى بود که باید میدان مین آن پاکسازى مىشد تا جادهاى زده شود و راه براى پشتیبانى هموار گردد. براى همین مأموریت، با برادران «حسن نورانى» و «على جوادزاده» ساعت دوازده ظهر به طرف مقر حرکت کردیم. مینها نامنظم بود. از طرفى آتش دشمن هم سنگین. کار حساس و سختى در پیش داشتیم. مشغول خنثى کردن مین بودیم که ناگهان صداى انفجار، به گوش رسید. سریع خودمان را رساندیم، دیدیم برادر جوادزاده روى زمین افتاده و دستش هم قطع شده، با چفیه بازوى او را بستیم و با برانکارد به نزدیک آمبولانس رساندیم ولى بعد از لحظهاى در حالى که ذکر مىگفت، به لقاء الله پیوست...
(نشریهى غریبانه، گروه فرهنگى معراج، ویژهى یاد یاران 3، ص 7)
راوى: یکى از همراهان شهید