برای نوشتن از شهدا هنوز دیر نشده
رسول جعفریان در کتاب تأملی در نهضت عاشورا در خصوص منابع تاریخی عاشورا اینگونه نوشته است:
«قدیمی ترین مورخ کربلا ابومخنف لوط بن یحیی(م157) است که کتاب مشخصی با عنوان مقتل الحسین علیه السلام داشته است. وی از خاندانی عراقی بود (جدش مخنف بن سلیم از یاران امام علی علیه السلام) که تشیع کوفی داشتند؛ تشیعی که مانند آن را بسیاری از محدثان آن زمان کوفه مانند اعمش و بسیاری از عراقی ها داشتند»…«ابومخنف با توجه به آنکه تولدش در حوالی سال هشتاد هجری و یا حتی اندکی پیش از آن بوده، قدیمی ترین نویسنده ای است که اخبار کربلا را نوشته و به دست ما رسیده است براساس تحقیق آقای یوسفی غروی در مصادر ابومخنف که در مقدمه متن استخراجی مقتل ابومخنف از تاریخ طبری نوشته (و نام آن را وقعه الطف نهاده) بسیاری از اخبار وی از کسانی است که در کربلا حضور داشته و یا در آن زمان زنده بوده و اخبار کربلا را روایت کرده اند.» ص-17 تا 19
شلمچه دین بزرگی برگردن نسل سوم به واسطه تلاشش برای شناساندن دفاع مقدس دارد
بر این اساس باید گفت امروز ما مدیون مورخی هستیم که بیست سال پس از حماسه عاشورا متولد شده است و با رجوع به شهود واقعه و مصاحبه با آنان مقتل الحسین را نوشته است و آن حماسه را روایت کرده و آنچه را سینه به سینه و دهان به دهان می گردیده است را مکتوب نموده است تا امروز ما همت و تلاش او و سایر مورخین را در روایت این حماسه بزرگ ارج نهیم.
در خصوص شرایط زمانی و حکومت بنی امیه و آنچه بر شیعان و علویان در آن سالها رفته است در کتب تاریخی روایت های معتبری وجود دارد و شاید از همین روست که تا سالها پس از آن حادثه امکان مکتوب کردن و روایت آن حادثه به وجود نیامده و این توقیق را ابومخنف یافته است تا روایت گر کربلا باشد و با تمام نواقصی که در این روایت وجود دارد بواسطه نزدیکی به واقعه مورد اعتماد شیخ مفید نیز واقع گردیده و در کتاب الارشاد بیشترین استفاده را از مقتل ابومخنف داشته است.
به گزارش حوزه دانشگاه خبرگزاری فارس، حجتالاسلام والمسلمین راشد یزدی استاد حوزه و دانشگاه در همایش "در سایه سار آفتاب " که با موضوع تبیین شخصیت مقام معظم رهبری در هشتمین دوره اردوی آموزشی تشکیلاتی جهاد اکبر اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل در مشهد مقدس برگزار شد، به بیان خاطراتی از مقام معظم رهبری پرداخت که بخشی از این خاطرات به شرح ذیل است:
* در سال 56 به اتفاق آقای صدوقی و تعدادی از آقایان دیگر، تصمیم گرفتیم برویم به افرادی که در تبعید هستند، سری بزنیم. چون مقام معظم رهبری به ایرانشهر تبعید شده بودند، خدمت ایشان رسیدیم.
به امامت آقای صدوقی نماز مغرب و عشا را خواندیم. من شنیده بودم که در سمت ایرانشهر، کفشهای خوبی تولید میشود، لذا تصمیم گرفتم به بازار بروم و یک جفت کفش بخرم. کارم یک الی دو ساعت طول کشید. به خانه آقای خامنهای تلفن زدم که دیگر آقای صدوقی و آقای خامنهای برای صرف غذا منتظر من نباشند و شام را میل کنند. وقتی برگشتم دیدم این دو بزرگوار هنوز مشغول بحث هستند. من وارد که شدم، آقای صدوقی به من گفت: "ماشاالله، ماشاالله این آقای سیدعلی آقا خیلی مُشتشان پر است. "
صبح روز بعد رفتیم چابهار برای زیارت آقای مکارم؛ در این فاصله، اسم آقای خامنهای از دهان آقای صدوقی نیفتاد؛ از بس مجذوب ایشان شده بود.
بعد از زیارت آقای مکارم، گفتم کنار دریا برویم تا مدتی استراحت کنیم. ایشان گفت من میخواهم برگردم پیش آقای خامنهای و بعد حدود دو ساعتی با هم بحث کردند. از لحاظ علمی آقای خامنه ای، مورد تائید صد در صد آقای صدوقی بود.
* در زمان انقلاب، بین حزب جمهوری اسلامی و امام جمعه بندر عباس اختلافی در گرفت. آقای صدوقی به من گفتند تا درباره اختلاف آنها، گزارشی بیاورم. بعد از تهیه و دادن گزارش آن به آقای صدوقی، ایشان پرسیدند: کی به تهران میروی؟ گفتم فردا. ایشان پاکتی را به من دادند. پشت پاکت نوشته بود: "تقدیم به محضر مبارک آیتالله العظمی آقای خامنهای "
پسر آقای صدوقی اعتراض کردند که آیا ایشان به مقام آیتاللهی رسیدهاند؟
آقای صدوقی از بالای عینک به پسرش نگاه کرد و گفت: "بله که آیتالله هستند. "
* چهارشنبه شبها، آقا جلسهای دارند که ده تن از علما جمع میشوند. آقایان احمدی گیلانی، خزعلی، بهجتی، امامیکاشانی، مومنی، شیخ محمد یزدی، سیدجعفر کریمی، آقای شاهرودی و آملی لاریجانی حضور دارند.
گاهی هم ما آنجا میرویم.
موسسه امام صدر، 1390/6/18
گروهی از اعضای موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر با آیت الله جوادی آملی دیدار کردند. به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، ایشان در این دیدار با بیان اینکه دعاگوی امام موسی صدر حفظه الله تعالی بوده اند فرمودند: "ما به امید زنده ایم. بیان نورانی ائمه اطهار علیهم السلام این است که به راهی که به آن امید ندارید امیدوارتر باشید تا راهی که به آن امیدوارید. اسباب عادی اگر کاری از دستشان برمی آمد تا حالا انجام می دادند. کاری از آنها بر نمی آید. یاس یعنی دیگر کسی نیست که مشکل ما را حل کند و این کفر است. پس آن قدیر مطلق کجاست؟ آن قادر مطلق کجاست؟ البته بعضی اوقات با مشکلات همراه است. باید امید داشت. یاس از رحمت خدا مثل دروغ یا غیبت یک معصیت نیست؛ بلکه کفر است. نمونه هایی هم برای ما ذکر شده است. مثلا وجود مبارک حضرت موسی علیه السلام به امید نار رفت و نور نصیبش شد. بنابراین اصلِ امید، حق است و خدا می تواند خیر و صلاح ما را به ما عنایت کند."
ایشان در ادامه به سابقه آشناییشان با امام موسی صدر اشاره کردند و فرمودند: "آشنایی من با امام موسی صدر به 57 سال قبل بر می گردد؛ یعنی سال 1334. ایشان 5 سال از من بزرگتر بود. ما در درس مرحوم محقق شرکت می کردیم. ایشان نبوغ خاصی داشتند."
این مرجع عالیقدر تقلید در توصیف روحیات و شخصیت امام صدر فرمودند: "ایشان از همان جلسه اولی که ما همدیگر را دیدیم به فکر اصلاح بود. مجله مکتب اسلام را منتشر می کردند و مقالات وزینی می نوشتند. ایشان از همان اول آدم روشنی بود و با دانشگاه ارتباط داشت. دانشگاه رفتن ایشان هم به علت زدگی از حوزه نبود. بلکه برای برقراری ارتباط حوزه و دانشگاه و اصلاح دانشگاه بود." ایشان در ادامه با اشاره به سفر امام صدر به لبنان فرمودند: "کار کردن در لبنان روح بلند و شرح صدر می خواست که در ایشان بود. کار کردن در آنجا کار هرکسی نبود. علامه طباطبائی در جریان مسیحیان نجران قضیه ای را نقل می کنند. می فرمایند مسیحیان در موقع نماز مسلمانان آمدند و در همان مسجدی که مسلمانان می خواستند عبادت کنند، ناقوس زدند. مسلمانان رفتند جلوی آنها را بگیرند.. پیامبر به مسلمانان فرمودند نه، این کار را نکنید! اینها هنوز نمی دانند. الان اول کار است. این روحیه و این شرح صدر است که امام صدر پرورش می دهد. امام صدر شاگرد این مکتب است." آیت الله جوادی آملی ادامه دادند: "انسان اگر بخواهد جهانی فکر کند باید شرح صدر داشته باشد، یعنی همان راهی که امام صدر و شهید بهشتی طی کردند. وظیفه موسسه امام موسی صدر هم روشن نگه داشتن این چراغ است."
این مداد سیاه رو روی کاغذ میگرم تا سیاه کنم مثل بچه ها حرف هایی که من هم می زنم مثل این جملات قصار تکراری شده .حرفهای قدیمی حرفهای از مد افتاده حرفهایی ککه دیگر مخاطب ندارد برای گوش دادن حرفهایی که دیگر خریدار ندارد حال شما با مرام باشید و یه ذره از حرفهای من را بخرید.
اگر موافق باشید سلسله داستان های دفاع مقدس رو که خیلی هم زیبا است و مستند به صورت سریالی برای شما بنویسم
اگر موافقید نظر بدید.
نوشته از محمد عرفان اندرخور
عبرت از فتنه ۸۸ | دانلود |
این عمار | دانلود |
گریه | دانلود |
حمایت از ولایت | دانلود |
۱۸تیر | دانلود |
وحدت ملی، هویت اسلامی و انسجام اجتماعی در ایران موضوع مهمی است که امروزه در کشور به آن اهمیت فراوانی داده شدهاست و طرح مکرر موضوع "وحدت ملی" از سوی مقام معظم رهبری و رویکرد جامعه اسلامی ایرانی به وحدت عملی، ما را بر آن داشت تا به بررسی ابعاد آن و راهکارهای اصولی همراه با شناخت عوامل تهدیدزای وحدت، بپردازیم.
شناخت مقوله وحدت از دیر باز با شکل گرفتن زندگی اجتماعی و گروهی در بشر شکل گرفت و مردم از اعصار و دوران های مختلف پی به ارزش و اهمیت آن بردهاند و برای حفظ و بقای خود به زندگی دسته جمعی، فردی از خود برتر را به ریاست گروه یا اجتماع خود برمیگزیدند. در تاریخ اسلام نیز پیامبر اکرم (ص) وحدت ملی در تاسیس حکومت اسلامی در مدینةالنبی را بنا نهادند. از جمله آموزه های مهم دین برای رسیدن جامعه به توسعه و پیشرفت،اقدام به همبستگی اجتماعی و انسجام ملی است.
مؤلفههای وحدت ملی:
1) دین
دین و مذهب از مؤلفههای اصلی در ایجاد وحدت ملی و ایجاد همبستگی است. از نظر علمای علم مذهب وحدت ملی و انسجام اسلامی اثر متقابل بر یکدیگر دارند. از جمله عوامل اصلی در حفظ وحدت ملی و انسجام اسلامی داشتن رهبری شجاع و عادل و مدیر و مدبر با شرایط ولایت فقیه خواهد بود که از ارکان اصلی حفظ پایداری در نظام را شامل میشود. توسعه امنیت، اقتدار و وحدت ملی.
هم از این روست که ولی فقیه حقیقتا سرپرست تکامل جامعه میباشد. یعنی وقتی جامعه به عنوان یک سیستم واحد ملاحظه شود؛ سرپرست تکامل جامعه اوست. شئون اساسی جامعه و متغیرهای اصلی آن را هم باید رهبری حفظ کند. هوشمندی و نظارت بر جامعه و حکومت و برقراری حفظ و اقتدار از جمله وظایف وی است.
حضرت آیتاللهخامنهای دربارهی تاثیر وحدت ملی در ایجاد امنیت ملی میفرمایند: «امنیت هم ناشی از وحدت است. اگر وحدت نباشد، امنیت ملی هم به خطر میافتد و ایجاد ناامنی میشود.» (26/1/79)
2) زبان
کشور ایران که از طوایف و تیرههای مختلفی تشکیل شدهاست دارای زبان واحد فارسی است که از لهجههای متفاوتی برخوردار است.
درگیریها و مناقشات شدید سیاسی جناحی نیز از ابزارهای ناامن کنندهی کشور به حساب میآیند. در مجموع میتوان گفت که هر عنصر و مولفهای را که بر وحدت ملی جامعه بیفزاید میتوان بهعنوان فرصتی برای تقویت امنیت ملی برشمرد
البته همیشه نقطه نفوذ دشمنان ایران از این موضوع بودهاست و به ایجاد شکاف و فاصله از این طریق پرداختهاند.
3) آموزش
نظام آموزشی،در شکل دهی به هویت ملی هر ملت در مقام رکنی اصیل از ارکان هویتی کشورها، نقش بی بدیلی به عهده دارد.
4) رسانه
نقش مهم و اساسی رسانه ملی که وسیلهایست برای ایجاد وحدت در جامعه، و نقش یک دانشگاه را عمل مینماید بسیار حائز اهمیت است و موارد دیگر را تحت تاثیر خود قرار میدهد.
5) سیاست
ایران اسلامی با تاسی از دین اسلامی نظام خود را شکل دادهاست و قانون اساسی ایران با تاثیر از قوانین شرع تنظیم گردیدهاست.
6) اجتماع
مناسب ترین الگوی سیاست هویتی برای جامعه ایرانی، سیاست وحدت در تکثر است که روش اجرای سیاست وحدت درکثرت، ماهیت فرهنگی دارد و این مهم، از طریق گسترش روابط یا گفت و گوی بین فرهنگی حاصل می شود که گردشگری می تواند یکی ازاشکال آن باشد.
7) اقتصاد
مشارکت اقتصادی مردم در جایگاه اجتماعی ایشان باعث رشد و پیشرفت ایران میگردد.همبستگی و انسجام ملی پشتوانه مهم کشور و گامهای بلند در رشد و اعتلای اقتصادی _اجتماعی است
حضرت آیتاللهخامنهای دربارهی تاثیر وحدت ملی در ایجاد امنیت ملی میفرمایند: «امنیت هم ناشی از وحدت است. اگر وحدت نباشد، امنیت ملی هم به خطر میافتد و ایجاد ناامنی میشود
از عوامل تهدیدزا در وحدت ملی، نشانه گرفتن محورهای وحدت ساز ، مانند اصل ولایت فقیه، شکاف میان روحانیت و جامعه، تضعیف وحدت حوزه و دانشگاه ، تضعیف جایگاه اجتماعات دینی و مذهبی مردم از قبیل شرکت در نماز جمعه، راهپیمائیها و حضور در انتخابات و دور ساختن مردم از مشارکتهای اجتماعی، تلاش می کنند تا زمینه های تضعیف جایگاه اسلام در تقویت وحدت ملی را فراهم کنند؛ زیرا دشمنان به خوبی آگاهند وحدت ملی و انسجام اسلامی به یکدیگر وابسته بوده، و از این طریق می توان مبانی اعتقادی مردم را تضعیف نمایند، به همان میزان نیز وحدت ملی کاهش می یابد.
شکافهای نسلى، جنسیتى، قومى، مذهبى، طبقاتی و ... تَرَکهایی هستند که به عنوان نقاط آسیبپذیر، میتوانند جامعهی یکپارچه را دچار تزلزل نمایند و وحدت ملی را تضعیف کنند. منازعات بیثمر و تفرقهافکن سیاسی و جناحی نیز بر ایجاد شکاف اجتماعی و تضعیف وحدت ملی و در نتیجه زوال امنیت ملی نقش بهسزایی دارد.
درگیریها و مناقشات شدید سیاسی جناحی نیز از ابزارهای ناامن کنندهی کشور به حساب میآیند. در مجموع میتوان گفت که هر عنصر و مولفهای را که بر وحدت ملی جامعه بیفزاید میتوان بهعنوان فرصتی برای تقویت امنیت ملی برشمرد و از سویی دیگر عناصر تفرقه افکن را بهعنوان تهدیدی برای امنیت ملی ارزیابی نمود.
در پایان خاطرنشان میسازد، مؤلفه های وحدت ملی بطورمستقیم بر جایگاه جمهوری اسلامی ایران در مناقشات سیاسی ـ امنیتی منطقه ای و جهانی تأثیر گذار است و بیانگر این است که رابطه مؤلفه های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی با مقوله وحدت ملی یک رابطه متقابل است که هر کدام بر دیگری تأثیرگذار است..