حزب الله

الا ان حزب الله هم الغالبون

حزب الله

الا ان حزب الله هم الغالبون

____________

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

ولایت فقیه از نگاه صاحب جواهر

ولایت فقیه از نگاه صاحب جواهر

ولایت فقیه از نگاه صاحب جواهر

فقیه سخت کوش، شیخ محمدحسن نجفی، صاحب کتاب جامع و کم نظیر «جواهر الکلام» یکی از فقیهان تأثیرگذار است که با طرح و بررسی ابعاد تازه ای از «نظریه ولایت فقیه» در روند تحول این نظریه سهم بسزایی داشته است.

صاحب جواهر همانند فقیهان پیش از خود مسائل مربوط به ولایت فقیه را در لابه لای کتابهای فقهی و در ذیل مسائلی که به نحوی مربوط به شئون و اختیارات حاکم اسلامی است، بحث کرده است. ما در این نوشتار تلاش کرده ایم با گردآوری و نظام بخشی به مطالب این فقیه بزرگوار، دیدگاههای وی را درباره ولایت عامه انتصابی فقیه، ادله ولایت فقیه، شئون و اختیارات فقیه، نوآوریها و ابتکاراتی که در این مسئله عرضه کرده و ...، پیش روی خوانندگان عزیز قرار دهیم.

ابهام در مسائل ولایت فقیه

صاحب جواهر به صراحت اعلام می کند که بسیاری از ابعاد و زوایای مسئله ولایت فقیه در پرده ابهام باقی مانده و فقیهان برای روشن کردن ابهامات، تحقیق بایسته ای عرضه نکرده اند. وی پس از ذکر بخشی از این ابهامها وعده می دهد که در فرصت مناسب به حل آنها بپردازد:

به نیکی تأمل کن، همانا بسیاری از مباحث مقام در کلام اصحاب تحریر نشده است که به بعضی از آنها پیش تر اشاره کردیم، از جمله این مسائل ولایت حاکم است. فقیهان تحریر نکرده اند که آیا ولایت حاکم از باب حسبه است یا غیر حسبه. بنابر اول، وجه تقدیم ولایت حاکم بر ولایت مؤمنان عادل چیست؟ بنابر دوم (غیر حسبه) آیا به صورت انشاء ولایت از جانب خداوند به زبان امام ـ علیه السلام ـ است یا به عنوان نیابت وکالت از امام است؛ والا ولایت خدایی تنها از آن امام است. بنابر اخیر آیا این وکالت مطلق است، به گونه ای که می تواند وکیل مجتهد دیگر را عزل کند و برای او وکالت از امام معصوم ـ علیه السلام ـ است نه از او (مجتهد) پس با مرگ یا جنون یا غیر آن دو از وکالت عزل نمی شود. یا اینکه وکالت از مجتهد دارد (نه از امام) به هر حال در صورتی که وکالت به طور مطلق باشد به اولی منصرف است یا دومی؟ گرچه در باب وکیل مجتهد، ظاهر دومی است. همچنان که وکالت حاکم از جانب امام در منصب امامت و ولایت عامه است و شامل امور شخصی و مختص به امام مانند زمینها، کنیزها و ... نمی شود، مگر از باب ولایت بر غایب. اما اگر چیزی که بخواهد در ملک امام زمان (عج) داخل شود متوقف بر قبول و امثال آن باشد، حاکم نمی تواند از جانب امام زمان (عج) قبول کند؛ چون ولایت بر غایبین شامل این موارد نمی شود؛ بلکه در خصوص حفظ اموال غایبان و ادای حقوق آن اموال حاکم ولایت دارد. بخشی از این بحثها در کتاب قضا تحقیق و تحریر خواهد شد.»

انواع حاکمها

در فقه شیعه، در حقوق اساسی، محور بحثها را حاکم تشکیل می دهد نه نهاد حکومت. بر همین اساس صاحب جواهر ـ قدس سره ـ در یک تقسیم کلی حاکمها را به دو دسته تقسیم می کند: حاکمان عادل و حاکمان جائر. مصداق حاکمان عادل را پیامبر ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ و امامان معصوم ـ علیهم السلام ـ می داند و در عصر غیبت، فقیهان را به عنوان نایب عام امام ـ علیه السلام ـ مصداق حاکم عادل معرفی می کند:

و قد یلحق به نائبه العام فی هذا الزمان اذا فرض بسط یده فی بعض الاقالیم بل فی شرح الاستاد انه لو نصب الفقیه المنصوب من الامام، بالاذن العام سلطاناً أو حاکماً لاهل الاسلام، لم یکن من حکام الجور، کما کان ذلک فی بنی اسرائیل فان حاکم الشرع و العرف کلیهما منصوبان من الشرع و ان کان فیه ما فیه.»

در این زمان نایب عام امام ـ علیه السلام ـ (فقیه جامع شرایط) در صورتی که در بعضی سرزمینها مبسوط الید باشد به حاکم عادل ملحق است. بلکه در شرح استاد کاشف الغطا بر قواعد آمده است که اگر فقیهی که از جانب امام منصوب است، سلطانی یا حاکمی را برای مسلمانان تعیین و نصب کند، چنین سلطان و حاکمی نیز از مصادیق حاکمان جور نخواهد بود، چنان که در بنی اسرائیل چنین بوده؛ زیرا حاکم شرع و عرف هر دو از جانب شرع منصوب هستند، گرچه در سخن استاد اشکالاتی وجود دارد.

در صورتی که حکومت و زعامت سیاسی جامعه در دست حاکمان عادل باشد، بر مردم واجب است از آنان اطاعت کنند. و اگر کسی را حاکم عادل بر انجام کاری بگمارد، واجب است بپذیرد.

از آنجا که صاحب جواهر ـ قدس سره ـ فقیه را مصداق حاکم عادل معرفی می کند، در صورتی که انجام دادن امر به معروف و نهی از منکر منوط به داشتن قدرت و زعامت سیاسی باشد، تلاش برای کسب قدرت و رسیدن به ولایت و زعامت سیاسی را به عنوان مقدمه واجب، واجب می داند؛ حتی اگر این کار در توان یک شخص خاص باشد، پذیرش ولایت را برای او واجب عینی می داند:

او لم یکن دفع المنکر او الامر بالمعروف اِلاّ بها مع فرض الإنحصار فی شخص مخصوص فانه یجب علیه حینئذ قبولها بل تطلبّها و السعی فی مقدمات تحصیلها حتی لو توقفت علی اظهار ما فیه من الصفات اظهرها، کل ذلک لا طلاق مادل علی الأمر بالمعروف و النهی عن المنکر فتجب مقدماته کما انه یجب السعی فیها إلی أن یحصل العجز من غیر فرق بین ما کان من فعل الغیر و عدمه.»

  
ادامه مطلب ...

برای نوشتن از شهدا هنوز دیر نشده

برای نوشتن از شهدا هنوز دیر نشده


 با این اوصاف نتیجه ای روزآمد می خواهم بگیرم از آنچه در این سالها بر ملت ایران گذشته است هنوز برای مکتوب شدنش خیلی دیر نیست هنوز آن ها که شلمچه و فکه و طلائیه را دیده اند زنده اند، آنهایی که سالهاست با زخم شیمیایی و قطع عضو و ترکش و …روزگار می گذرانند زنده اند و می توانند روایت گر آنچه بر فرزندان این سرزمین در سال های دفاع مقدس گذشته است باشند و گنجینه خاطراتش را بگشایند

برای نوشتن از شهدا هنوز دیر نشده

رسول جعفریان در کتاب تأملی در نهضت عاشورا در خصوص منابع تاریخی عاشورا اینگونه نوشته است:

«قدیمی ترین مورخ کربلا ابومخنف لوط بن یحیی(م157) است که کتاب مشخصی با عنوان مقتل الحسین علیه السلام داشته است. وی از خاندانی عراقی بود (جدش مخنف بن سلیم از یاران امام علی علیه السلام) که تشیع کوفی داشتند؛ تشیعی که مانند آن را بسیاری از محدثان آن زمان کوفه مانند اعمش و بسیاری از عراقی ها داشتند»…«ابومخنف با توجه به آنکه تولدش در حوالی سال هشتاد هجری و یا حتی اندکی پیش از آن بوده، قدیمی ترین نویسنده ای است که اخبار کربلا را نوشته و به دست ما رسیده است براساس تحقیق آقای یوسفی غروی در مصادر ابومخنف که در مقدمه متن استخراجی مقتل ابومخنف از تاریخ طبری نوشته (و نام آن را وقعه الطف نهاده) بسیاری از اخبار وی از کسانی است که در کربلا حضور داشته و یا در آن زمان زنده بوده و اخبار کربلا را روایت کرده اند.» ص-17 تا 19

شلمچه دین بزرگی برگردن نسل سوم به واسطه تلاشش برای شناساندن دفاع مقدس دارد

بر این اساس باید گفت امروز ما مدیون مورخی هستیم که بیست سال پس از حماسه عاشورا متولد شده است و با رجوع به شهود واقعه و مصاحبه با آنان مقتل الحسین را نوشته است و آن حماسه را روایت کرده و آنچه را سینه به سینه و دهان به دهان می گردیده است را مکتوب نموده است تا امروز ما همت و تلاش او و سایر مورخین را در روایت این حماسه بزرگ ارج نهیم.

در خصوص شرایط زمانی و حکومت بنی امیه و آنچه بر شیعان و علویان در آن سالها رفته است در کتب تاریخی روایت های معتبری وجود دارد و شاید از همین روست که تا سالها پس از آن حادثه امکان مکتوب کردن و روایت آن حادثه به وجود نیامده و این توقیق را ابومخنف یافته است تا روایت گر کربلا باشد و با تمام نواقصی که در این روایت وجود دارد بواسطه نزدیکی به واقعه مورد اعتماد شیخ مفید نیز واقع گردیده و در کتاب الارشاد بیشترین استفاده را از مقتل ابومخنف داشته است.

ادامه مطلب ...

ناگفته هایی از مقام علمی رهبر

ناگفته هایی از مقام علمی رهبر 
رهبر

آیت‌الله صدوقی گفت این آقای سید علی خیلی مشت‌شان پُر است

به گزارش حوزه دانشگاه خبرگزاری فارس، حجت‌الاسلام و‌المسلمین راشد یزدی استاد حوزه و دانشگاه در همایش "در سایه سار آفتاب " که با موضوع تبیین شخصیت مقام معظم رهبری در هشتمین دوره اردوی آموزشی تشکیلاتی جهاد اکبر اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل در مشهد مقدس برگزار شد، به بیان خاطراتی از مقام معظم رهبری پرداخت که بخشی از این خاطرات به شرح ذیل است:

* در سال 56 به اتفاق آقای صدوقی و تعدادی از آقایان دیگر، تصمیم گرفتیم برویم به افرادی که در تبعید هستند، سری بزنیم. چون مقام معظم رهبری به ایرانشهر تبعید شده بودند، خدمت ایشان رسیدیم.

به امامت آقای صدوقی نماز مغرب و عشا را خواندیم. من شنیده بودم که در سمت ایرانشهر، کفش‌های خوبی تولید می‌شود، لذا تصمیم گرفتم به بازار بروم و یک جفت کفش بخرم. کارم یک الی دو ساعت طول کشید. به خانه آقای خامنه‌ای تلفن زدم که دیگر آقای صدوقی و آقای خامنه‌ای برای صرف غذا منتظر من نباشند و شام را میل کنند. وقتی برگشتم دیدم این دو بزرگوار هنوز مشغول بحث هستند. من وارد که شدم، آقای صدوقی به من گفت: "ماشاالله، ماشاالله این آقای سید‌علی آقا خیلی مُشت‌شان پر است. "

صبح روز بعد رفتیم چابهار برای زیارت آقای مکارم؛ در این فاصله، اسم آقای خامنه‌ای از دهان آقای صدوقی نیفتاد؛ از بس مجذوب ایشان شده بود.

بعد از زیارت آقای مکارم، گفتم کنار دریا برویم تا مدتی استراحت کنیم. ایشان گفت من می‌خواهم برگردم پیش آقای خامنه‌ای و بعد حدود دو ساعتی با هم بحث کردند. از لحاظ علمی آقای خامنه ای، مورد تائید صد در صد آقای صدوقی بود.

 

* در زمان انقلاب، بین حزب جمهوری اسلامی و امام جمعه بندر عباس اختلافی در گرفت. آقای صدوقی به من گفتند تا درباره اختلاف آنها، گزارشی بیاورم. بعد از تهیه و دادن گزارش آن به آقای صدوقی، ایشان پرسیدند: کی به تهران می‌روی؟ گفتم فردا. ایشان پاکتی را به من دادند. پشت پاکت نوشته بود: "تقدیم به محضر مبارک آیت‌الله‌ العظمی آقای خامنه‌ای "

پسر آقای صدوقی اعتراض کردند که آیا ایشان به مقام آیت‌اللهی رسیده‌اند؟

آقای صدوقی از بالای عینک به پسرش نگاه کرد و گفت: "بله که آیت‌الله‌ هستند. "

* چهارشنبه شب‌ها، آقا جلسه‌ای دارند که ده تن از علما جمع می‌شوند. آقایان احمدی گیلانی، خزعلی، بهجتی، امامی‌کاشانی، مومنی، شیخ محمد‌ یزدی، سید‌جعفر کریمی، آقای شاهرودی و آملی لاریجانی حضور دارند.

گاهی هم ما آنجا می‌رویم.

ادامه مطلب ...

ولایت فقیه، بحث فقهی یا کلامی

ولایت فقیه، بحث فقهی یا کلامی

آیت الله جوادی آملی
در بحث از ولایت فقیه،باید روشن شود که ولایت فقیه بحثى فقهى است ‏یا بحثى کلامى; زیرا در هر یک از این دو صورت، ولایت فقیه، سرنوشتى جداگانه خواهد داشت و وظایف و اختیارات فقیه و همچنین ولایتى یا وکالتى و انتصابى یا انتخابى بودن آن ، بستگى کامل به این بحث دارد.

 

  ادامه مطلب ...

خداوند انشاالله آن محبوب عزیز ما را به ما برگرداند

موسسه امام صدر، 1390/6/18

گروهی از اعضای موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر با آیت الله جوادی آملی دیدار کردند. به گزارش روابط عمومی موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر، ایشان در این دیدار با بیان اینکه دعاگوی امام موسی صدر حفظه الله تعالی بوده اند فرمودند: "ما به امید زنده ایم. بیان نورانی ائمه اطهار علیهم السلام این است که به راهی که به آن امید ندارید امیدوارتر باشید تا راهی که به آن امیدوارید. اسباب عادی اگر کاری از دستشان برمی آمد تا حالا انجام می دادند. کاری از آنها بر نمی آید. یاس یعنی دیگر کسی نیست که مشکل ما را حل کند و این کفر است. پس آن قدیر مطلق کجاست؟ آن قادر مطلق کجاست؟ البته بعضی اوقات با مشکلات همراه است. باید امید داشت. یاس از رحمت خدا مثل دروغ یا غیبت یک معصیت نیست؛ بلکه کفر است. نمونه هایی هم برای ما ذکر شده است. مثلا وجود مبارک حضرت موسی علیه السلام به امید نار رفت و نور نصیبش شد. بنابراین اصلِ امید، حق است و خدا می تواند خیر و صلاح ما را به ما عنایت کند."
ایشان در ادامه به سابقه آشناییشان با امام موسی صدر اشاره کردند و فرمودند: "آشنایی من با امام موسی صدر به 57 سال قبل بر می گردد؛ یعنی سال 1334. ایشان 5 سال از من بزرگتر بود. ما در درس مرحوم محقق شرکت می کردیم. ایشان نبوغ خاصی داشتند."
این مرجع عالیقدر تقلید در توصیف روحیات و شخصیت امام صدر فرمودند: "ایشان از همان جلسه اولی که ما همدیگر را دیدیم به فکر اصلاح بود. مجله مکتب اسلام را منتشر می کردند و مقالات وزینی می نوشتند. ایشان از همان اول آدم روشنی بود و با دانشگاه ارتباط داشت. دانشگاه رفتن ایشان هم به علت زدگی از حوزه نبود. بلکه برای برقراری ارتباط حوزه و دانشگاه و اصلاح دانشگاه بود." ایشان در ادامه با اشاره به سفر امام صدر به لبنان فرمودند: "کار کردن در لبنان روح بلند و شرح صدر می خواست که در ایشان بود. کار کردن در آنجا کار هرکسی نبود. علامه طباطبائی در جریان مسیحیان نجران قضیه ای را نقل می کنند. می فرمایند مسیحیان در موقع نماز مسلمانان آمدند و در همان مسجدی که مسلمانان می خواستند عبادت کنند، ناقوس زدند. مسلمانان رفتند جلوی آنها را بگیرند.. پیامبر به مسلمانان فرمودند نه، این کار را نکنید! اینها هنوز نمی دانند. الان اول کار است. این روحیه و این شرح صدر است که امام صدر پرورش می دهد. امام صدر شاگرد این مکتب است." آیت الله جوادی آملی ادامه دادند: "انسان اگر بخواهد جهانی فکر کند باید شرح صدر داشته باشد، یعنی همان راهی که امام صدر و شهید بهشتی طی کردند. وظیفه موسسه امام موسی صدر هم روشن نگه داشتن این چراغ است."



اطلاعیه

این مداد سیاه رو روی کاغذ میگرم تا سیاه کنم مثل بچه ها حرف هایی که من هم می زنم مثل این جملات قصار تکراری شده .حرفهای قدیمی حرفهای از مد افتاده حرفهایی ککه دیگر مخاطب ندارد برای گوش دادن حرفهایی که دیگر خریدار ندارد حال شما با مرام باشید و یه ذره از حرفهای من را بخرید. 

 

 

اگر موافق باشید سلسله داستان های دفاع مقدس رو که خیلی هم زیبا است و مستند به صورت سریالی برای شما بنویسم 

اگر موافقید نظر بدید. 

نوشته از محمد عرفان اندرخور