حزب الله

الا ان حزب الله هم الغالبون

حزب الله

الا ان حزب الله هم الغالبون

مرکز بین المللی استشهادیون

گروهی که خود را اعضای مرکز بین المللی استشهادیون می نامیدند، و برخلاف معمول این برنامه ها، میانگین سنی بالایی داشتند، مشغول ثبت نام از افراد بودند. برای ثبت نام به هر شخص فرمی داده می شد تا از میزان اشنایی خود با زبان عربی، سابقه حضور در جبهه های جنگ، میزان آشنایی با سلاح های جنگی و همچنین زمینه های همکاری شمه ای بیان کند. گفته می شد این گردان ها وابسته به همان نهادی هستند که چندی پیش سخنگوی آنان از اعزام دو گروه آموزش دیده آنها به لبنان سخن گفته بود؛ مساله ای که با تکذیب سردار حجازی فرمانده بسیج رو به رو شد.

آقای حدادی که ظاهرا مسئول این گروه است، به چند سئوال کوتاه ما پاسخ می دهد؛ گرچه ابتدا چندان مایل نیست نام وی ذکر شود: "ناشناس بمانیم بهتر است." اما بالاخره اجازه می دهد.

می شود بفرمایید شما زیر نظر کدام موسسه یا نهاد کار می کنید؟
زیر نظر مرکز بین المللی استشهادیون.

بسیج اعلام کرده که کار شما ربطی به آنها ندارد و به نوعی هم کار شما را تایید نکرده است؟
ما به بسیج هیچ ربطی نداریم، و مستقل از هرنهاد دیگری عمل می کنیم . در کل کشور از داوطلبان ثبت نام می کنیم.

نظر نهادهای نظامی دیگر مثل سپاه و نیروی انتظامی در این مورد چیست؟
نظر آنها را شما خودتان بهتر از ما می دانید. شما الان تشریف ببرید به داخل این مردم و از کسانی که ثبت نام می کنند یک آماری جمع کنید، می بینید چه اندازه نیروهای نظامی هستند و چه اندازه هم مردم عادی که سابقه بسیج و جبهه دارند.

با چه شرایطی ثبت نام می کنید؟
فقط اینکه 18 سال به بالا سن داشته باشند. فعلا مدارکی هم از آنها نمی گیریم. فقط آدرس و یک سری مشخصات تا از طرف تهران اعلام شود.

این نیروها در صورت اعزام چه کاری انجام می دهند؟
اگر حزب الله از ما نیروی انسانی بخواهد ما از طریق اینها نیاز آنها را تامین می کنیم. البته باید مقامت دولتی هم بخواهند، که ما در این زمینه مشغول برخی هماهنگی ها هستیم.

یعنی این نیروها را برای جنگ و کمک به برادران رزمنده در لبنان می فرستید؟
اگر آنها بخواهند بله این کار را هم می کنیم. اما نیروی انسانی را برای کارهای دیگری غیر از جنگ هم می فرستیم. مثل کارهای تبلیغاتی یا دادن روحیه به برادران حزب الله. یا کارهای آموزشی.

کمک های دیگر مثل پوشاک و کمک های نقدی و کلا کمک های انسان دوستانه را جمع آوری نمی کنید؟
خیر. ما هیچ گونه کمک نقدی و غیرنقدی جمع آوری نمی کنیم. کار ما فقط ثبت نام از نیروهای داوطلب است تا آموزش های لازم به آنها داده شود؛ بعد نیروهای ویژه کارآزموده را به لبنان می فرستیم.

مهمات و اسلحه هم می فرستید؟
تا به حال که چیزی نفرستاده ایم. ما فقط نیروی انسانی اعزام می کنیم.

آیا تا به حال گروهی را هم فرستاده اید؟
خیر باید با مسئولان امر هماهنگی کنیم. الان دارد این کار انجام می شود. در مراحل آخرش هستیم.

استقبال چطور بوده است؟ آیا آمار خاصی هم دارید؟
استقبال، چشم گیر بوده. ولی اجازه دهید آمار ر اعلام نکنم. چون حتی به خبرنگار صدا و سیما هم نگفتم. شما همین امضاهای پایین طومارهایی را که به مقام معظم رهبری و دبیرکل سازمان ملل نوشته ایم ببینید تا از میزان استقبال باخبر شوید.

زیر ساختمان شهرداری هستید. بعد می گویید دولتی نیستیم؟
چون این جا مکان شلوغی است جمع شده ایم، ربطی به دولت و شهرداری ندارد.

یعنی هیچ هماهنگی هم با شهرداری انجام ندادید؟
خیر

آنها هم به شما حرفی نزدند که چرا زیر ساختمان دولتی جمع شده اید؟
خیر

تمام این وسایل هم مال خود شماست؟
بله. از هیچ دستگاه دولتی کمک نگرفته ایم.

هدف شما چیست؟
هدف ما حمایت از جهاد است و براساس آیه قرآن و سنت ائمه عمل می کنیم. به همین دلیل هم چون ظلمی را که بر مردم مسلمان لبنان می رود دیدیم تکلیف دیدیم که به برادران مان کمک کنیم.

تهیه طومار

اما ثبت نام از استشهادیون تنها فعالیت آقای مهدوی و همکارانش نیست. دو طومار نیز روی میزی قرار داده شده که یکی خطاب به رهبر جمهوری اسلامی و دیگری خطاب به کوفی عنان دبیر کل سازمان ملل است. در طومار خطاب به کوفی عنان نوشته شده با اشاره به منشور سازمان ملل در زمینه حفظ صلح جهانی، از "موضع گیری های ضعیف و جانب دارانه" سازمان ملل به نفع "چند کشور خاص با خصوصیات استکباری" انتقاد شده است. امضا کنندگان همچنین خواستار محکوم کردن جنگ افروزی "محورهای شرارت دنیا یعنی آمریکا، انگلیس و اسراییل" شده و از مجامع جهانی خواسته اند تا "ضمن کنترل رژیم وحشی اسراییل و آمریکای جنایت کار" نگاهی بی طرفانه به مساله خاورمیانه داشته باشند.

در طوماری که برای آیت الله خامنه ای نوشته شده ، با اشاره به "سکوت بحث برانگیز مجامع جهانی" در مقابل "حملات وحشیانه و ددمنشانه به لبنان و فلسطین" امضاء کنندگانخواستار اجازه برای اعزام به لبنان شده اند.

مساله ای که گرچه از سوی بعضی نهادهای غیررسمی مکررا اعلام و برای آن حتی از تریبون های رسمی هم تبلیغ می شود، اما همواره با تکذیب مقامات دولتی جمهوری اسلامی ایران رو به رو شده است.

**

پیرزن هراسان کنار ما می ایستد و دوباره می پرسد: "پسرم! مگه جنگ شده که اینها می خوان سرباز جمع کنن؟" جواب می دهم: "آره. جنگ شروع شده. ایرانی های مسلمان می خوان برن به کمک برادراشون."

جهانِ جنگ ۳۳ روزه

جهانِ جنگ ۳۳ روزه

از روز 25 مردادماه و به مناسبت سالروز پیروزی حزب‌الله لبنان در جنگ 33 روزه، ویژه‌نامه‌ی «نصرُ مِن‌الله» به منظور بررسی جنگ 33 روزه و آثار آن در پایگاه اطلاع‌رسانی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای منتشر شده است. «جهان ِ جنگ 33 روزه» مطلب دهم این ویژه‌نامه است. گزارشی که به مرور مواضع نهادهای بین‌المللی و رسانه‌های غربی در قبال جنگ 33 روزه می‌پردازد:

مقاومت اسلامی طرف پیروز جنگ ۳۳ روزه بود و این واقعیت را نطق هیچ سخنران و موضع‌گیری هیچ سیاست‌مدار غربی‌ یا عربی تغییر نخواهد داد. چه‌بسا وقتی که رژیم اسرائیل در آغاز جنگ ۳۳ روزه به دولت لبنان می‌تاخت که چرا دست به خلع سلاح حزب‌الله لبنان نزده است، فقط به یک شکست خود اعتراف می‌کرد؛ یعنی به ناتوانی اسرائیل در نابودی مقاومت اسلامی.
ادامه مطلب ...

رانندگان فرغون

بچه های جهاد به معنای واقعی جهادگر بودند و در همه کارها؛ چه در امور کاری و چه در امور مربوط به جنگ، نهایت تلاش خود را به کار می بستند.

زمانی که به جبهه اعزام شدم، به وضوح مشاهده می کردم که چیزی که خیلی برای سایر نیروها حایز اهمیت و جالب توجه است، تلاش و خستگی ناپذیری بچه های جهاد است. یک بار که تعداد دستگاه های سنگین کم بود و لودر نداشتیم، بچه ها با فرغون مشغول سنگر سازی شدند. اگر چه کار خیلی سختی بود و ساخت یک سنگر ساعت ها طول می کشید، اما بچه ها با شوخی کردن و سربه سر هم گذاشتن، به کار سرعت می دادند.

 

 

 

 یکی از بچه ها ایستاده بود وسط راه و می گفت: ‹‹هر کس گواهینامه راندن فرغون  نداشته باشد، نمی تواند از اینجا رد شود!››

بچه ها هم با حالتی جدی حبیب هایشان را جستجو می کردند و بعد از کمی این پا و آن پا کردن، می گفتند: ‹‹ببخشید جناب! مثل اینکه گواهینامه همراهم نیست.››

و به این ترتیب از چهار راه! عبور کرده و با خنده و شوخی سنگر می ساختند. خلاصه به هر سختی که بود بچه ها سنگرها را ساختند.

آیت الله خامنه ای سیدخراسانی نیست

سید حسن نصرالله،آیت الله خامنه ای

اصل روایات شعیب بن صالح از لحاظ سندیت به طور جدی، قابل بحث است و بر فرض درستی، شعیب بن صالح از بنی تمیم است و آن گونه که می گویند، هنگامی که خراسانی به عراق لشکرکشی می کند، همان هنگام کسی را در عراق منصوب می کند و در روایت شعیب بن صالح نیست که وی شخصیت کشوری یا لشکری باشد و ممکن است یک فرمانده میانی باشد که بعدا معلوم بشود.

دبیرکل حزب الله لبنان، با انتقاد از سی دی ظهور نزدیک است، تطبیق نشانه های ظهور بر افراد را باعث ایجاد تزلزل در اعتقادات مردم و جامعه دانست و گفت: من تطبیق علامات را نه صلاح می دانم و نه جایز و این به ضرر بحث عمیق مهدویت است و مورد سوءاستفاده واقع می شود.

برخی از شخصیت های حوزوی و علمای قم، به تازگی در سفری که به کشور لبنان داشته اند، در دیدار با سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان، با این شخصیت برجسته جهان اسلام دیدار و گفت و گو کردند.

در آغاز این دیدار، علما و شخصیت های ایرانی حاضر در نشست، جویای سلامتی و احوال دبیرکل حزب الله لبنان شدند که وی از سلامتی کامل خود خبر داد، به گونه ای که هیچ گونه دارویی نیز استفاده نمی کند و یک زندگی جهادی و کاملا طبیعی و عادی دارد.

سیدحسن نصرالله همچنین نکاتی را درباره اهمیت ورزش کردن بیان داشت و با اشاره به تدابیر و احتیاط های لازم امنیتی بر اجرای برنامه های روزانه خود تأکید کرد.

سفر مقام معظم رهبری به قم، بیانگر اهتمام و اشراف بالای ایشان نسبت به مسائل روحانیت و حوزه است

سید حسن نصرالله سفر مقام معظم رهبری به قم را بیانگر اهتمام و اشراف بالای ایشان نسبت به مسائل روحانیت و حوزه های علمیه دانست و تأکید کرد: من پیگیر این سفر بودم و افراد و شخصیت هایی را که به دیدار امام خامنه ای می رفتند، دنبال می کردم.

در این سفر، ارتباط مستحکم مراجع تقلید و ولایت فقیه قابل تحسین و مایه امیدواری بود و باعث ناامیدی دشمنان جمهوری اسلامی و اسلام شد.

ارتباط مستحکم رهبری و حوزه باعث تقویت نظام اسلامی است

دبیرکل حزب الله لبنان همچنین از نقش ویژه رهبری و مراجع در مسائل اصلی جهان اسلام تمجید کرد و روایت سیدحسن نصرالله از تدابیر حکیمانه رهبری در مدیریت کشور و انقلاب اسلامی

وی در بخش دیگری از سخنان خود نسبت به تدبیر، حکمت، سعه صدر و توان بالای مدیریتی مقام معظم رهبری نکاتی را یادآور شد و اشاره کرد، آنچه در اجلاس نوآوری و اجتهاد از دیدگاه امام خامنه ای ـ که چندی پیش در بیروت، پایتخت کشور لبنان برگزار شد ـ تنها متناسب با همان جلسه و بسیار کمرنگ بوده و گفتنی ها در زمینه شخصیت مقام معظم رهبری بسیار زیاد است.

نکاتی را درباره حکمت و تدبیر، درایت و معنویت مقام معظم رهبری مورد اشاره قرار داد که متأسفانه به دلایل محرمانه و طبقه بندی بودن قابل اظهار عمومی نیست.

سیدحسن نصرالله که اشراف بسیار خوبی نسبت به مسائل جهان اسلام و همچنین رخدادهای داخل جمهوری اسلامی ایران دارد، نمونه هایی از مدیریت داهیانه مقام رهبری را یادآور شد و برای نمونه گفت، در دوره اصلاحات که به همراه شورای مرکزی حزب الله لبنان سفری به ایران داشتند و برخی از مسئولان بلندپایه نظام، خیلی تند درباره اصلاح طلبان اظهار نظر می کردند و همچنین بزرگانی که اکنون به نحوی از آنها حمایت می کنند.

رهبری با مدیریت جریان اصلاحات بین اصلاحات آمریکایی و اسلامی تفکیک ایجاد کردند

آن زمان در مورد آنها واژه هایی همچون هیچی نمی فهمند، مملکت را بهم زده اند و دیگر واژه ها همچون حماقت و جهالت را به کار می بردند و چاره اندیشی آنها در آن موقع زندان، حبس و حذف اصلاح طلب ها بود و نسبت به موضع رهبری در آن موقع به شکل خصوصی انتقاد می کردند که چرا رهبری این قدر اصلاح طلب ها را تحمل می کند، در حالی که ما دیدیم، چگونه رهبری با سعه صدر، تدبیر و مراقبت اصلاحات را مدیریت کردند و بین اصلاحات آمریکایی و اسلامی تفکیک ایجاد کردند، حال آن که افراد بی ظرفیت آن روز، امروز هم کم حوصلگی از خودشان نشان می دهند.

در اوضاع کنونی هم تدبیر مقام معظم رهبری در پیشگیری از ایجاد انحراف در مسیر انقلاب اسلامی نشان از سعه صدر، هوشمندی، تقوا و ظرفیت عالی حضرت آیت الله امام خامنه ای در اداره نظام دارد.

ستایش ولایت مداری و تعبد و تواضع آیت الله سیدکاظم حائری

سیدحسن نصرالله همچنین در این دیدار با اشاره به شخصیت آیت الله سیدکاظم حائری که از جمله شاگردان مبرز مرحوم شهید صدر است، ولایتمداری، تعبد و تواضع وی را ستود و نکاتی را در التزام وی به ولایت فقیه بیان کرد.

دبیرکل حزب الله لبنان همچنین از سخنان رهبر انقلاب اسلامی در زمینه معارف مهدوی تجلیل و تقدیر کرد و گفت: من به صورت کامل به بیانات ایشان گوش داده ام و ایشان تأکید کردند که تطبیق علامات درست نیست.

تطبیق نشانه های ظهور، باعث ایجاد تزلزل در اعتقادات مردم می شود؛ از سی دی ظهور نزدیک است تعجب کردم

من به تازگی سی دی ظهور نزدیک است را دیده ام و تعجب کرده ام و نسبت دروغی در آن سی دی به من داده اند؛ افزون بر اینکه تطبیق دادن علایم بر افراد هم اصولا کار درستی نیست.

در این سی دی ادعایی مطرح شده و گفته اند که من سید یمانی هستم که این معلوم نیست، چرا که اجداد ما هیچ گاه یمن نبوده اند و من هم هیچ کجا نگفته ام که ریشه ما یمنی است.

در مورد آقا (رهبر انقلاب) هم می گویند ایشان سید خراسانی است؛ ما یک تجربه ای در این زمینه داریم و پیش از ارتحال امام خمینی ابتدا بعضی از دوستان ما نیز این امید را داشتند که امام سید خراسانی باشد و منظور از خراسان، خراسان بزرگ است که تمامی ایران را در بر می گیرد و اینکه رزمندگان اسلام بغداد را فتح می کنند و جبهه عراق و لبنان به جبهه قدس منتهی و قدس فتح می شود و ما پشت سر امام نماز می خوانیم، بعد دیدیم که امام به ملکوت اعلی پیوستند و قطعنامه هم پذیرفته شد، بغداد هم فتح نشد و قصه به نحو دیگری ختم گردید.

آیت الله خامنه ای مستغنی از تطبیقات هستند

سیدحسن نصرالله با تأکید بر اینکه این گونه تطبیق دادن ها ممکن است باعث ایجاد تزلزل در اعتقادات مردم و جامعه شود، گفت: ارادت ما به مقام معظم رهبری به گونه ای است که

هم من و هم خانواده ام مقید هستیم که همیشه دعا کنیم که خدا همه عمر ما را به عمر رهبری بیفزاید.

حضرت آیت الله امام خامنه ای، مقام معظم رهبری هم مستغنی از این تطبیقات هستند.

اینها به آقا، سید خراسانی و به من سید یمنی می گویند، منظور اینها زمان حال است یا اینکه ریشه ما یمانی است و ریشه رهبری خراسانی؟ اگر منظور این است که ریشه ما یمنی است در مورد مقام معظم رهبری هم همین باید صدق کند، در حالی که همه می دانند ریشه ایشان خامنه است و در اصل خراسانی نیستند.

اگر منظور زمان حاضر است، من در زمان حاضر لبنانی هستم و یمنی نیستم؛ بنابراین، مبانی تطبیق کنندگان در این سی دی به هیچ وجه درست درنمی آید.

اصل روایات شعیب بن صالح از لحاظ سندیت به طور جدی قابل بحث است و بر فرض صحت، شعیب بن صالح از بنی تمیم است و آن گونه که می گونند هنگامی که خراسانی لشکرکشی می کند به عراق برای نجات و دفاع از مردم آن منطقه، کسی را همان موقع در عراق منصوب می کند و به شکل موردی نیز منصوب می شود و در روایت شعیب بن صالح وجود ندارد که وی شخصیت کشوری و یا لشکری باشد، ممکن است یک فرمانده میانی باشد که بعدا معلوم بشود.

چه ضرورتی است که ما بیاییم نشانه ها را تطبیق دهیم و من هم نسبت به بحث مقاومت حزب الله اعتقاد دارم این مقاومت به لطف الهی مقاومتی مشروع و مورد عنایت و لطف امام زمان(عج) است. اما هیچ ضرورتی ندارد که علامات را تطبیق دهیم و من تطبیق علامات را نه صلاح می دانم و نه جایز و این به ضرر بحث عمیق مهدویت است و مورد سوءاستفاده واقع می شود.

پیشتر هم جوانی در لبنان در یک کتابچه ای این ادعاها را جمع کرده بود که ما او را احضار و تلاش کردیم که کتاب او از بازار جمع شود و هرگز اجازه نمی دهیم در لبنان از این قبیل کارها بشود.

حزب الله قوی تر از هر زمان و وقت دیگری است و در عرصه های دیپلماسی، امنیتی و سیاسی علاوه بر قدرت بازدارندگی دفاعی، پیروزی های درخشانی را به دست آورده است.

«آخوند» پرایدسوار بهتر از «آخوند» ماکسیماسوار است!

 

پراید

ماشینشان را نزدیک کنند، دست روی سینه بگذارند و خدمت «حاج آقا» عرض ادبی کنند: «سلام حاجی 206»!!

وقتی آقای معمار سوار خودروی تویوتای متالیکش می شود، تا سرکوچه که از نگاه صاحب ملک گم شود، صدای تشکر و پدرآمرزی و دعا پشت دعای صاحب ساختمان در گوشش زنگ می¬خورد. جراح محترم قلب و عروق که پله های بیمارستان را دوتا یکی پایین می آید تا زودتر خودش را به مطب برساند، بابت جراحی موفقیت آمیزی که انجام داده است هزار بار تقدیر و تشکر می¬شود، حتی اگر هزینه این عمل در یک بیمارستان خصوصی و با تعرفه-های غیردولتی پرداخت شده باشد. کارمند بایگانی اداره ثبت احوال است، بعدازظهر که ساعات اداری تمام می-شود، با فراق بال، سوار خودروی «پرشیا» یی که همین دیروز از نمایندگی تحویل گرفته است می شود و در خنکی کولر گازی خوردروی نورسیده، از مبارک باد همکاران اداره به خاطر خرید اتومبیل جدید محظوظ می شود و تازه بعد از نماز مغرب و عشاء، تا یکی دو ساعت جلسه نقد و تحلیل و مقایسه دنده و فرمان و دیفرانسیل و جلوبندی این مدل پرشیا با مدل قبلی را با هم محله¬ای¬های محترم برگزار می کند.

«حاج آقا» پیش نماز مسجد محل است، رئیس دادگستری استان است، استاد دانشگاه است یا کارمند سازمان تبلیغات شهرستان، فرقی نمی کند بالاخره وقتی با این لباس در انظار مردم دیده می شود، «روحانی» است، «آخوند» است. «ملا»ی شهر است! خسته و کوفته، از مسجد، یا اداره، یا سازمان یا دانشگاه می¬خواهد تا منزل طی طریقی کند، سوئیچ پژو 206 دودی رنگ را که می چرخاند تازه همه آنچه که برای ساختن یک فیلم نامه پر فراز و نشیب و جذاب کافی می¬نماید، شروع می¬شود. اول باید نگاه های خیره چند رهگذر غریبه را تحمل کند! بعد احوالپرسی بقالی محترم سر کوچه که با کنایه می¬گوید: «حاج آقا، خدا زیاد کنه!» را با تبسمی مصنوعی پاسخ بگوید. حالا نوبت «ژانگولربازی» چند ماشین مدل بالا در اتوبان است که هوس کرده اند « 206 حاج آقا» را تا میدان بعدی اسکورت کنند! ماشینشان را نزدیک کنند، دست روی سینه بگذارند و خدمت «حاج آقا» عرض ادبی کنند: «سلام حاجی 206»!!

حالا یا «حاج آقا» کلا رگ زی«آخوندی» و وظایف«طلبگی» و شان «لباس» و از این جنس حرف ها را بالکل تعطیل کرده است که هیچ، همه این حرف ها برایش گشایش مزاجی می¬شوند و تا دو سه روز بساط خنده و شوخی «حاجی» را فراهم می¬کنند. یا اینکه «حاج آقا» با خودش درگیر می شود و شئون روحانیت و انگیزه های روزهای اول طلبگی و آن شب زنده داری های حجره های مدرسه در خاطرش ورق می¬خورد و خونش به جوش می آید. اما به خودش که نگاه می¬کند نه از دیوار کسی بالا رفته است، نه ارث پدری کسی را بالا کشیده است! بعد از بیست سال کار و زحمت و تبلیغ، از این روستا به آن شهر، از این اداره به آن سازمان، سه ماه تابستان دور از خانواده و ماه رمضان در فلان نقطه دورافتاده با زبان روزه از این مسجد به آن حسینیه و از این مدرسه به آن کتابخانه دویده است. حالا در پنجاه و چند سالگی با دیسک کمر و درد زانوی عیال محترم، زخم معده خودش و هزار و یک مشکل دیگر، خواسته با تهیه مرکبی راهوار به اسم «پژوی 206» باقی عمر را راحت¬تر بگذراند، آن هم با وامی که تا چند سال دیگر باید ماهانه تمام شهریه¬¬اش را هنوز از «فیضیه» و «دارالشفا» بیرون نیامده به همان شعبه بانک داخل مدرسه تقدیم نماید.

این حکایت هر روزه جامعه ماست. چرا «مردم» روحانی 206 سوار را نمی پسندند، اما با کارمند «پرشیا» سوار مشکلی ندارند؟ چرا جناب معمار با آن تویوتای متالیکش این همه دلربا و دلچسب هستند اما «روحانی» اگر اندکی و فقط اندکی سطح زندگیش یا سطح رفاهش بالاتر از متوسط مردم بیاید، این همه ناپسند و ناجور می-نماید؟

تعریف مردم از «روحانی» چیست؟ شاید رایج ترین تعریف مردم از «روحانی»، فردی است که امور دینی مردم و ارتباط آنها با خدا، رسول و ائمه علیهم السلام را برایشان تبیین می کند. در واقع «روحانی» از آن طرف آب، از آن طرف دنیا خبر می¬آورد و بهترین شیوه زیست مردمان برای رسیدن به حقایق متعالی اخروی و ابدی را از منابع قرآن و سنت بیان می¬دارد. حالا اگر این «روحانی» خود دو دستی به سینه دنیا چسبیده باشد، هر چه این وابستگی به دنیا بیشتر جلوه کند، از درخشندگی و تابناکی الهی «روحانی» که در واقع خود را به لباس و وظایف انبیاء گرامی آراسته است و نور از چشمه سار ایشان می گیرد، کاسته می شود. نمی توان مردم را سرزنش کرد که چرا در بهره مندی مساوی از امکانات دنیوی میان «روحانی» و «غیر روحانی» فرق می¬گذارند. اکثر حرفه ها و شغل ها برای دستیابی به سودی شایسته در ازای خدمتی به مردم است به جز وظیفه «روحانی». «روحانیت» شغل نیست، کسب نیست! تکلیف است. در «روحانیت» اگر کسب و مال اندوزی هم باشد، طرف معامله خداست و مال اندوخته شده، سعادت اخروی.

بی دلیل نیست که فکر جمعی مردم «روحانیان» را همواره ستوده اند و اگر به اشتباهِ شخصی در لباس روحانی خرده گرفته اند، اما در ناخودآگاه خویش همواره حساب روحانیت را از این چهره ها جدا دانسته اند. مردم به درستی «روحانیت» را بر اساس عملکرد «اشخاص» تعریف نکرده اند، بلکه «اشخاص» را با معیارهایی که از «روحانیت» در ذهن دارند سنجیده اند. بی دلیل نیست که حضرت امام خمینی (ره)، رهبری که بسیاری از ما هنوز هُرم نفس-هایش را در سینه¬هایمان به یادگار نگاه داشته ایم تنها رهبری در جهان بوده اند که استقبال تاریخی و بی¬نظیر مردم از ایشان در هنگام بازگشتشان به میهن، با مشایعت پیکر او در 15 خرداد 1368 تفاوتی نداشت و حتی جمعیت مشایت کنندگان بیشتر می نمود. نمونه ها از این دست بسیار است و محبوبیت شخصیت های اخلاقی و زاهدی چون بسیاری از اساتید و فضلای روحانی دیار و شهرها خود نمایانگر اعتقاد و اعتماد مردم به روحانیت اصیل است.

در سخنان و بیانات حضرت امام خمینی (ره) توصیه های فراوانی درباره رعایت شئونات و زی طلبگی یافت می-شود و حتی در آخرین سال های حیات مبارکشان بر پرهیز روحانیان از دنیاپرستی و آلوده شدن به دنیا هشدار می-دهند. منظور این سطور جز حرف آخر حضرت امام روح¬الله نیست، آنجا که فرموده اند:

  1. «من اکثر موفقیتهاى روحانیت و نفوذ آنان را در جوامع اسلامى در ارزش عملى و زهد آنان مى‏دانم. و امروز هم این ارزش نه تنها نباید به فراموشى سپرده شود، که باید بیشتر از گذشته به آن پرداخت. هیچ چیزى به زشتى دنیاگرایى روحانیت نیست. و هیچ وسیله‏اى هم نمى‏تواند بدتر از دنیاگرایى، روحانیت را آلوده کند. چه بسا دوستان نادان یا دشمنان دانا بخواهند با دلسوزیهاى بیمورد مسیر زهدگرایى آنان را منحرف سازند؛ و گروهى نیز مغرضانه یا ناآگاهانه روحانیت را به طرفدارى از سرمایه دارى و سرمایه داران متهم نمایند. در این شرایط حساس و سرنوشت سازى که روحانیت در مصدر امور کشور است و خطر سوء استفاده دیگران از منزلت روحانیون متصور است، باید بشدت مواظب حرکات خود بود. چه بسا افرادى از سازمانها و انجمنها و تشکیلات سیاسى و غیر آنها با ظاهرى صددرصد اسلامى بخواهند به حیثیت و اعتبار آنان لطمه وارد سازند؛ و حتى علاوه بر تأمین منافع خود، روحانیت را رو در روى یکدیگر قرار دهند. البته آن چیزى که روحانیون هرگز نباید از آن عدول کنند و نباید با تبلیغات دیگران از میدان به در روند حمایت از محرومین و پا برهنه‏هاست؛ چرا که هر کسى از آن عدول کند از عدالت اجتماعى اسلام عدول کرده است. ما باید تحت هر شرایطى خود را عهده‏دار این مسئولیت بزرگ بدانیم. و در تحقق آن اگر کوتاهى بنماییم، خیانت به اسلام و مسلمین کرده‏ایم .»(1)

طلبه و ارتباط عاطفی

آیت الله مظاهری

 

 طلبه ای که نماز اول وقت و نماز شب در زندگی او نباشد، در واقع رابطه صمیمانه و عاطفی با خداوند ندارد و علاوه بر اینکه ننگ بزرگی برای او محسوب می‌شود، به جایی هم نخواهد رسید. اگر هم از حیث علمی به درجاتی برسد، علم او برکت ندارد. ناگهان مشاهده می‌کنیم عالم است، ولی در ضمن درس غیبت می‌کند. بیچاره طلبه‌هایی که باید از درس او استفاده کنند.

ادامه مطلب ...

عنایت امام رضابه علامه طباطبایی

علامه طباطبایی ، علامه حسن زاده آملی

علامه حسن‌زاده آملی در کتاب شیوه‌های حکیمانه با نقل خاطره‌ای از علامه طباطبایی آورده است:

حاج سید محمد حسن مرتضوى لنگرودى، فرزند مرحوم آیة الله حاج سید مرتضى مرتضوى لنگرودى که در درس اسفار و شفاى بوعلى و جلسات تفسیرى علامه طباطبایى (رضى ) و نیز در جلسات خصوصى که به صورت سیار در شب هاى پنج شنبه و جمعه در منزل یکى از حاضرین در بحث، منعقد مى گردید شرکت مى نمود. گفت: علامه طباطبایى (رضى الله ) اهل مراقبه بود، یک وقت خدمت آن بزرگوار رسیدیم که دستورالعملى به ما بدهد فرمود: «مراقبه و محاسبه» این دو حالت را، شخص سالک باید از ابتداى سیر و سلوک تا انتهاء ملتزم باشد. سپس فرمود: آخر شب ، قبل از خواب ، اعمالى را که در روز انجام داده اید بررسى کنید هر یک از اعمال تان که خوب بود خدا را براى آن حمد و سپاس گویید و توفیق انجام بهتر از آن را در روز بعد، از خداوند مسألت کنید. اگر خداى ناکرده تقصیر و یا خطایى مرتکب شده بودید، فورا توبه کنید و تصمیم بگیرید دیگر آن را انجام ندهید، اگر دیدید خلاف هاى شما متعدد است، تصمیم بگیرید، فردا آن را کم کنید، خلاصه فرمود: مراقبه و محاسبه باید همیشه باشد. حتى در این اواخر که نمى‌توانست درست حرف بزند، یکى از رفقاء از ایشان خواسته بود توصیه هایى بفرماید؛ باز فرموده بود: مراقبه، محاسبه.

(پندهای حکیمانه علامه حسن زاده آملی ، پند 227)

 

عیدى علامه طباطبایی به علامه حسن‌زاده آملی

 

علامه حسن زاده آملی با نقل خاطره‌ای از علامه طباطبایی، می‌گوید: شب جمعه هفتم ماه شعبان 1387 ه ق در محضر مبارک جناب استاد علامه طباطبایى صاحب المیزان تشرف حاصل کرده‌ام، عرض نمودم: حضرت آقا! امشب شب جمعه و شب عید است، لطفى بفرمایید!

علامه طباطبایی فرمودند: سوره مبارکه «ص و القرآن ذى الذکر» را در نمازهاى وتیره (نافله عشا)بعد از حمد بخوانید که در حدیث است سوره ص از ساق عرش نازل شده است.

(منبع: پندهاى حکیمانه علامه حسن زاده آملى ، پند 387)

عنایت امام رضا(ع)در حق علامه طباطبائی

 

مرحوم آیت الله شیخ محمد تقی انصاری همدانی میفرمودند : در حرم امام هشتم حضرت رضا علیه السلام ، مرحوم علامه طباطبایی را ملاقات کردم و این در حالی بود که تازه به فراق مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد جواد انصاری همدانی رحمه الله علیه گرفتار شده بودیم لذا در آن ایام و در همان ملاقات با عطش خاصی از مرحوم علامه خواستم که از الطافی که امام رضا علیه السلام به ایشان داشته اند مطلبی را بیان فرمایند مرحوم علامه امتناع کردند .

پس از آنکه ایشان را به حق امام قسم دادم فرمودند : دو تا از الطافی که حضرت داشته اند بیان میکنم ،

اول اینکه : مدتی است که نمیتوانم بخوابم چون میبینم تمام اشیاء اطراف مشغول به ذکر پروردگار هستند در نتیجه حیا میکنم بخوابم ( یسبح لله ما فی السموات و ما فی الارض ) .

کم ز خروسی مباش مشت پری بیش نیست از دل شب تا سحر خدا خدا میکند

دوم اینکه : وقتی نماز میخوانم یک سید محمد حسین دیگری در عالم بالا نظاره گر به نمازم در پایین است ( این است معنای الصلاه معراج المومن

ابتهال حب الحسین با صدای شاکرنژاد

حامد شاکرنژاد

شاید شما هم نام استاد «طه موسی حسن» » مبتهل، منشد و قاری شهیر جهان اسلام، مشهور به شیخ «طه الفشنی»،را شنیده باشید. وی یکی از اساتید پرآوازه ای است که در عصر طلایی تلاوت مصر ظهور کرد و در فن تواشیح خوانی، ابتهال و سرودن قصاید شهرت چشمگیری یافت.

مدایح و ابتهالات جاودانه او در رثای خاندان پیامبر علیهم السلام، نشان از علاقه زاید الوصف او به این خاندان نور و پاکی دارد.

ابتهال معروف "حب الحسین" که در رثای سرور و سالار شهیدان، حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام از حنجره گرم و گیرای او تراویده است، براستی یکی از ماندگارترین نغمات آیینی است.

طه الفشنی، اولین مؤذن مسجد امام حسین(ع) در قاهره بود و چنان‌ که آثار به‌ جای مانده از تلاوت‌ها و ابتهالاتش گواهی می‌دهد، وی فردی نابغه و توانا در علم موسیقی بود، همچنین بر فنون و قواعد تلاوت قرآن کریم تسلط و چیرگی کامل داشت.

این استاد تنها یک قاری قرآن نبود، بلکه حیاتش را به عنوان یک منشد و موشح آغاز کرد، در وجود این استاد گرایش‌های دینی و علاقه‌ای وافر به قرآن کریم وجود داشت که او را از مسیر خوانندگی و نوازندگی و انشاد و تواشیح به قرائت کشانید.

هنوز هم عده ای از مبتهلان جهان اسلام، ترجیح می دهند که از سبک و الگوی موسیقیایی او پیروی کنند.

باری، غرض اینکه، استاد حاج حامد شاکرنژاد، نخبه قرآنی کشور و جوان برومند مشهدی، در محرم 1386 و در یک محفل قرآنی در تهران کوشید تا بار دیگر ابتهال "حب الحسین" را نه به تقلید از طه الفشنی که با سبک متفاوت و منحصر به فرد خویش بازخوانی نماید. مناسب دیدیم که به اقتضای ماه حزن و خزان اهل بیت علیهم السلام، این ابتهال شنیدنی را به حضور علاقمندان پیش کش کنیم.

دانلود